|
با انتشار پیام ویدئویی و بهخاطر مبارزه با ویروس کرونا صورت گرفت
قدردانی رهبر انقلاب از جامعه پزشکی و پرستاری
پیام رهبر حکیم انقلاب به پزشکان و پرستارانی که برای مقابله با ویروس کرونا تلاش میکنند، مورد استقبال جامعه پزشکی و پرستاری قرار گرفت. حضرت آیتالله العظمی خامنهای در دیدار رئیس فرهنگستان علوم پزشکی با تشکر صمیمانه از وزارت بهداشت و همکاران وزیر، پزشکان، پرستاران و کادرهای درمانی و مجموعه دستاندرکاران پزشکی کشور در مواجهه و مبارزه با ویروس کرونا، خاطرنشان کردند: این زحمات بسیار با ارزش، جایگاه جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده است و اجر و ثواب الهی را به دنبال خواهد داشت. متن بیانات حضرت آیتالله خامنهای به این شرح است:
بنده میخواهم صمیمانه تشکر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعه دستاندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزه با این بیماریای که اخیراً در کشور بهوجود آمده. همچنین تشکر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعه همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاشهایی که میکنند و زحمتی که میکشند.
من برنامه امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم این تشکر قلبی خودم را به همه برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. انشاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا میبرد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد و امیدواریم انشاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و انشاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود انشاءالله. انشاءالله همهتان موفق باشید.
* نامه وزیر بهداشت به رهبر انقلاب
سعید نمکی، وزیر بهداشت در واکنش به پیام محبتآمیز مقام معظم رهبری در نامهای خطاب به ایشان گفت: امروز فرزندان و سربازان حضرتعالی بهعنوان مدافعان سلامت در کنار مدافعان حرم و پیروان فرهنگ ایثار و جهاد میکوشند تا با لطف پروردگار هرچه زودتر خبر خوش مهار بیماری را به استحضار فرمانده خویش برسانند.
* واکنش جامعه پزشکی به پیام رهبر انقلاب
پیام مقام معظم رهبری به جامعه پزشکی و پرستاری مورد استقبال پزشکان و پرستاران قرار گرفت. سیدمحمدرضا هاشمیان، مدیر بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان مسیح دانشوری با بیان اینکه پیام رهبر معظم انقلاب بسیار زیبا و مثل همیشه خردمندانه بود، گفت: ما پزشکان و کادر درمانی محکم ایستادهایم و همیشه در کنار مردم بوده و دستبوس رهبر انقلاب هستیم. از جهتی نیز ما کار خاصی نکردهایم، چرا که در دوران دفاع مقدس این همه رشادتها را دیدهایم و هنوز ما جانبازان شیمیایی را در بیمارستان مسیح دانشوری درمان میکنیم. دکتر ناصر سیمفروش، مدیر گروه ارولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم گفت: تشکر رهبر معظم انقلاب تسلیبخش قلب پزشکان بود. حضرت آقا زمانی که در بیمارستان قلب شهید رجایی بستری بودند نیز از تلاشهای پزشکان تشکر کردند که این موضوع باعث خوشحالی جامعه پزشکی شد و این بار نیز قطعا این امر باعث پشتکار پزشکان در زمینه کنترل بیماری کرونا خواهد بود.
ارسال به دوستان
رئیس کل بانک مرکزی:
خارج از FATF با نظام مالی دنیا ارتباط برقرار کردهایم
عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در یادداشتی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: کشورمان توانسته است تا حدود زیادی ارتباط تحریمناپذیری با نظام پولی و مالی دنیا خارج از چارچوب FATF برقرار کند و بانک مرکزی نیز با همراهی سایر بخشهای اقتصادی، تلاش خود را در جهت تسهیل پایدار نیازهای تجاری کشور، بیوقفه ادامه خواهد داد. در همین راستا طی چند روز گذشته صدها میلیون دلار ارز مورد نیاز واردات مواد اولیه و واسطهای کارخانجات توسط صادرکنندگان در بازار ثانویه عرضه شده است ولی به هر تقدیر حواشی تصمیم FATF و تلاش سودجویان و سفتهبازان، نوسانات غیرساختاری و ناپایداری در بازار ارز به وجود آورد. این نوسانات برای بانک مرکزی جدید نیست و براساس تجارب گذشته و برنامههایی که بانک مرکزی بر مبنای سازوکار بازار دارد، نرخ ارز بتدریج به تعادل ساختاری خود منطبق با متغیرهای واقعی اقتصاد کشور بازخواهد گشت. ارسال به دوستان
شکایت حزب چپ مجلس فدرال آلمان از آنگلا مرکل به خاطر مشارکت این کشور در ترور سردار سلیمانی
همدست آلمانی ترامپ
گروه سیاسی: با وجود گذشت 2 ماه از ترور سردار شهید سلیمانی، تبعات این اقدام جنایتکارانه آمریکا و متحدانش همچنان ادامه دارد؛ در تازهترین مورد، نمایندگان حزب چپ مجلس فدرال آلمان به علت احتمال همکاری آلمان با آمریکا برای ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی از آنگلا مرکل، صدر اعظم این کشور و اعضای دولت شکایت کردند.
به گزارش «وطن امروز»، روز پنجشنبه گذشته 8 نفر از نمایندگان حزب چپ در مجلس فدرال آلمان به علت استفاده آمریکا از پایگاه رامشتاین آلمان برای ترور سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی از آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور و اعضای دولت شکایت کردند. این نمایندگان اعلام کردند: ما نمیتوانیم بپذیریم که دولت فدرال آلمان از جنگ پهپادی آمریکا حمایت کند و اجازه آن را دهد. این جنگ با حقوق بینالملل تناقض دارد و نقض قوانین بینالمللی نیز هست. دستور این حمله پهپادی از یک پایگاه نظامی در خاک آلمان یعنی پایگاه هوایی آمریکایی رامشتاین در جنوب غربی آلمان ارسال شده است. بنا بر اعلام این نمایندگان، دولت آلمان با صدور مجوز استفاده از این پایگاه برای حملات پهپادی در این ترور دست دارد. در این شکایت علاوه بر آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، هایکو ماس وزیر خارجه، آنهگرت کرامپ- کارن باوئر وزیر دفاع و هورست سیهوفر، وزیر کشور آلمان نیز هدف قرار گرفتند.
«پایگاه هوایی رامشتاین» کانون عملیات و رله هدایت پهپادهای آمریکا برای پرواز در آسمان خاورمیانه و آفریقاست. «الکساندر نو» یکی از نمایندگان پارلمان آلمان گفته است: «سیگنالهای کنترل این پهپاد (پهپاد آمریکایی در عملیات ترور سردار سلیمانی) فقط میتوانسته از طریق یک ایستگاه رله ماهوارهای نظیر ایستگاهی که در خاک آلمان مستقر است ارسال شود». در نسخهای از این شکوائیه کیفری که این نماینده پارلمان آلمان روی وبسایتش قرار داده، علاوه بر مرکل از هایکو ماس وزیر خارجه، آنهگرت کرامپ- کارنباوئر وزیر دفاع، هورست سیهوفر وزیر کشور و سایر اعضای دولت فدرال آلمان نام برده شده است. نمایندگان پارلمان آلمان، مرکل و وزرای کابینه او را به «همدستی به واسطه غفلت» در عملیات ترور سردار سلیمانی متهم کردهاند.
* راز همراهی آلمان با ترور نماد مقاومت
در صورت تایید نقش پایگاه آمریکایی رامشتاین در انجام ترور شهید سلیمانی، دستگاه دیپلماسی باید به طور جدی به این موضوع ورود کرده و اقدامات لازم و متقابل را انجام دهد. آلمان طی چند سال اخیر در کنار فرانسه و انگلیس از جمله شرکای دولت ترامپ در کارزار فشار حداکثری به ایران قرار داشته است. جدا از مناقشات شکلی بر سر برجام میان اروپا و آمریکا، هر دو طیف یاد شده بر محدودسازی توان موشکی و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران تاکید داشتهاند. مشارکت آلمان در ترور نماد قدرت منطقهای ایران نیز در همین چارچوب تحلیل میشود. ترامپ از زمان روی کارآمدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا بر لغو برجام و تدوین یک معاهده جدید که موضوعات موشکی و منطقهای ایران را هم در بر بگیرد تاکید داشت، با این حال و بر اساس یک تقسیم کار دیپلماتیک، تروئیکای اروپایی با ادعای تداوم حضورش در برجام، ایران را هم در این توافق نگه داشته و از سویی بر تکمیل برجام در قالب ورود به حوزههای موشکی و منطقهای تاکید داشت. در همین راستا اخیرا آلمان، بریتانیا و فرانسه، ایران را متهم کردند که در تلاش برای توسعه «موشکهای بالستیک با توان حمل کلاهک هستهای» است. سفیران این 3 کشور اروپایی در سازمان ملل متحد از آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد خواسته بودند در گزارش بعدی خود به شورای امنیت اطلاع دهد که فعالیت موشکی بالستیک ایران در تضاد با فراخوان قطعنامه شورای امنیت است.
از زمان خروج آمریکا از برجام، برخی کارشناسان معتقد بودند تاکید 3 کشور اروپایی بر تداوم حضورشان در برجام نمایشی بوده و با هدف گروگان گرفتن ایران در این توافق انجام میشود. به اعتقاد این کارشناسان، اروپا با این اقدام، علاوه بر اینکه صنعت گرانقیمت هستهای کشورمان را همچنان در تعطیلی نگه میدارد، زمینه را برای اثربخشی تحریمهای اقتصادی آمریکا فراهم کرده و همزمان نقش خود را در کارزار فشار حداکثری بر کشورمان ایفا خواهد کرد. گذشت 22 ماه از زمان خروج آمریکا از برجام و انجام نشدن حتی یک تعهد اروپاییها درباره سازوکارهایی چون SPV و اینستکس و از سوی دیگر همراه شدن آنها با آمریکا برای تضعیف عناصر اقتدارآفرین ایران، ادعای کارشناسان را تایید میکند.
* همه متحدان آمریکا در ترور شهید سلیمانی
البته آلمان تنها متحد ایالات متحده در ترور سردار شهید سپهبد سلیمانی نبوده و برخی طرفهای متخاصم ایران نیز در این جنایت نقش داشتند. پیش از این پایگاه «هیل»، نزدیک به کنگره آمریکا با ارائه جزئیاتی از ترور سردار سلیمانی، از مشارکت رژیم صهیونیستی در این عملیات تروریستی خبر داده بود. پایگاه هیل در این باره نوشت: عملیات ترور سردار سلیمانی علاوه بر پایش ماهوارهای از بالا نیازمند دریافت اطلاعات از مخبرانی در روی زمین بوده است. طبق این گزارش، از آنجا که قرار بوده هواپیمای سردار سلیمانی وارد بغداد شود لازم بوده افرادی در روی زمین تأیید کنند فردی که از هواپیما خارج شده ایشان بوده است. هیل نوشته آمریکا با کمک اسرائیل، شبکههایی برای انجام این کار داشته است. آمریکا هنگام ورود سردار سلیمانی به بغداد، 3 پهپاد را برای انجام این عملیات تروریستی به کار گرفته و علت آن این بوده است که در صورتی که 2 پهپاد نقص مکانیکی پیدا کنند یا مورد هدف قرار گیرند آمریکا هنوز یک پهپاد دیگر برای پیشبرد عملیات داشته باشد.
* مختصات پایگاه آمریکایی رامشتاین
رامشتاین نهتنها مقر «مجکام» مرکز فرماندهی کل اروپا و آفریقای پنتاگون و همچنین «ایرکام» مرکز فرماندهی هوایی ناتو، بلکه بزرگترین مجموعه نظامی آمریکاییها در خارج از قلمرو ایالاتمتحده پس از تعطیلی پایگاه هوایی «راین ماین» در حوالی فرانکفورت در سال 2005 محسوب میشود. همچنین رامشتاین بزرگترین پایگاه هوایی، بزرگترین فرودگاه ترابری و بزرگترین انبار مایحتاج این «ارتش ترور» در فراسوی مرزهای آمریکاست. از سال آخر جنگ دوم جهانی که سرزمین نازیها به اشغال متفقین درآمد تا به امروز- طی 75 سال- حدود 7 میلیون نیروی نظامی خارجی به این گلوگاه مواصلاتی شرقی- غربی مهم آلمان در نزدیکی مرزهای فرانسه، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند رفت و آمد داشتهاند. سهم یانکیها از این لشکرکشی عظیم به خاک یک کشور به اصطلاح مستقل(!) اروپایی بیش از 5 میلیون نفر بوده است.
این شهر نظامی با عنوان رسمی «کیامسی» (KMC، مخفف جامعه نظامی کایزرسلاترن) که از سال 1951 ابتدا توسط فرانسویها مورد بهرهبرداری قرار گرفته بود، حالا با حدود 53 هزار نیروی نظامی، پرسنل خدماتی و خانوادهها و وابستگانشان، بزرگترین جامعه آمریکایینشین در خارج از ایالات متحده محسوب میشود. جمعیت 53 هزار نفری آن شامل 8 هزار پرسنل نیروی هوایی ایالاتمتحده و 15 هزار نفر از اعضای خانوادههایشان را مقایسه کنید با جمعیت 7800 نفری مناطق غیرنظامی شهر که تازه خیلی از آنها در مشاغلی در رابطه با پایگاه و ساکنانش مشغولند. کی تاون، مجموعهای عظیم از باندها و برجهای فرودگاهی، تاسیسات راداری و پدافند موشکی، آشیانههای صدها هواپیما و بالگرد جنگی و لجستیکی، انبارها و زاغههای تسلیحات متعارف یا هستهای، ساختمانهای فرماندهی و اداری، پناهگاهها، اقامتگاهها و آسایشگاهها، کلینیکها و مراکز درمانی، کلیساها و کنیسهها، سینماها و سالنهای نمایش، ورزشگاهها و باشگاهها، کافهها و رستورانها بویژه برندهای مک دونالد و پیتزا هات و انواع و اقسام اماکن تفریحی به سبک زندگی آمریکایی است، از جمله زمینهای گلف بزرگ بارباروسا و وولاون که طبیعتا دونالد ترامپ در جریان بازدیدش در آخرین روزهای سال 2018 نمیتوانست قید بازی در آنها را بزند. جالب اینکه محدوده شهری ویژه رامشتاین- میزنباخ در تمام دوران پساهیتلری به لحاظ تقسیمات کشوری آلمان (غربی و متحد) و مدیریت، زیر نفوذ ساختار فدرالی حکومت برلین نبوده و نیست. این کاخ سفید است که تعیین میکند در این شهر و محدودهاش چه چیز ساخته یا خراب شود و چه تدابیر امنیتی و نظامی در آن و پیرامونش انجام شود. اقتصاد منطقه هم کاملا وابسته به بودجه نظامی نجومی واشنگتن است که 20 درصد کل تولید ناخالص داخلی 67/3 تریلیون دلاری آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا را بالغ میشود. رامشتاین در حقیقت مرکز عظیم پشتیبانی جنگ سوم جهانی است؛ جنگی تحمیلی به دستکم 104 کشور جهان از روسیه در مرزهای شرقی ناتو گرفته تا چاد در قاره سیاه. نه فقط اروپا و آفریقا، بلکه بخش مهمی از فعالیتهای این پایگاه از سال 2001 به این سو در رابطه با خاورمیانه و حملات هوایی با هواپیماهای با سرنشین یا بدون سرنشین در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و یمن بوده است.
* بختک ترور
چنانکه گفته شد تبعات ترور جنایتکارانه شهید سلیمانی برای مقامات آمریکایی همچنان ادامه دارد. روز گذشته یکی از کمیتههای مجلس نمایندگان آمریکا از وزیر خارجه آمریکا خواست با حضور در این کمیته به سوالات مطرح درباره دلایل کاخ سفید برای ترور سردار قاسم سلیمانی پاسخ دهد. به نوشته الجزیره، پرسش اصلی نمایندگان کنگره از مایک پمپئو در این رابطه خواهد بود که آیا کاخ سفید توجیه مناسبی برای صدور فرمان ترور سردار سلیمانی داشته است یا خیر.
***
[درخواست محکومیت ترور سردار سلیمانی به نماینده سازمان ملل رسید]
هزاران نفر از مردم تهران در حاشیه برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن ۹۸ درباره محکومیت جنایت آمریکا در ترور سردار شهید سلیمانی توماری را امضا کردند. به گزارش ایسنا، در دیدار اخیر میشل باچلت، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل با علی باقریکنی، معاون رئیس قوهقضائیه و دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، تومار امضاشده توسط هزاران نفر از مردم تهران در حاشیه برگزاری مراسم ۲۲ بهمن درباره محکومیت جنایت آمریکا در ترور سردار شهید سلیمانی و درخواست از مراجع بینالمللی برای محکومیت این جنایت و مورد پیگرد قرار دادن آمران و عاملان جنایت فوق، تسلیم کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل شد. همچنین مقرر شد کمیسر عالی مراتب درخواست امضاکنندگان این تومار را به دبیرکل سازمان ملل متحد و سایر مراجع ذیصلاح منتقل کند. ۱۳ دیماه ۹۸ در جریان حمله به کاروان حشدالشعبی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه به همراه ابومهدی المهندس، معاون حشدالشعبی و چند نفر از اعضای این سازمان به شهادت رسیدند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از علل کاهش مشارکت در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و پیامهایی که رأی مردم به جریان انقلابی داشت
تردید و امید
* بررسی تهدیدها و فرصتهای دوم اسفند اضطرار سیاسی و لزوم عبور از انقباض اجتماعی
گروه سیاسی: برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و تاثیرپذیری آن از مجموعه حوادثی که در نیمه دوم سال 98 رخ داده بود، باعث شد اهمیت «مشارکت عمومی» حتی بیش از «نتیجه نهایی» انتخابات مورد توجه قرار گیرد. هر چند تفکیک میان این 2 مسأله از اساس محاسبهای غلط است و پیدا کردن پاسخ چرایی هر کدام بدون داشتن توجه به دیگری میسر نیست اما نمیتوان منکر آن بود که محدود کردن بررسیهای انتخاباتی به صرف نتیجه و چشمپوشی از کاهش مشارکت عمومی باعث نادیده گرفته شدن و استنتاج ناقص نسبت به سایر تحولات سیاسی خواهد شد. مشارکت 5/42 درصدی مردم در انتخابات اخیر مجلس هر چند در نظامهای غیرپارلمانی دنیا چندان امری نامطلوب شمرده نمیشود اما افت 20 درصدی مشارکت انتخاباتی نسبت به میانگین مشارکتهایی که در 4 دهه اخیر تجربه شده است، نکتهای نیست که براحتی بتوان از کنار آن عبور کرد و نادیده انگاشت. تغییر حداکثری بدنه مجلس و رای قاطع مردم به منتقدان دولت، زلزله در اردوگاه اصلاحطلبان و تجربهای که در نقطه مقابل انتخابات اسفند 94 به دست آمد به گونهای که این بار سرلیست انتخاباتی آنها تنها با کسب 69151 رأی جایگاهی بهتر از سیوششم حوزه تهران را به خود اختصاص نداد تا میان آرای او با محمدباقر قالیباف، سرلیست اصولگرایان که موفق به کسب 1265287 شده بود، نسبت یک به 18 برقرار شود و در نهایت تثبیت الگوی وحدت در جناح اصولگرا موارد مهمی به شمار میآیند که باید با داشتن نگاهی حداکثری نسبتی میان آنها و صورت مسأله «مشارکت عمومی» در انتخابات یافت.
* وادادگی رئیس و نمایندگان مجلس مقابل دولت باعث ناامیدی مردم شد
مجلس یازدهم و شکست 117 نفر از 173 نماینده حاضر در انتخابات باعث شد تا تنها 56 نماینده مجلس دهم موفق به حفظ کرسی خود در مجلس یازدهم شوند که از میان آنها نیز 41 نفر مربوط به نیروهای اصولگرا و منتقدان عملکرد دولت بودهاند. در این میان یکی از معدود نمایندگان مجلس دهم که موفق به حفظ صندلی در خانه ملت و کسب درصد بالایی از آرا در حوزه انتخابیه خود شد «حسینعلی حاجیدلیگانی» نماینده دورههای نهم و دهم مردم شاهینشهر در مجلس شورای اسلامی بود. حاجیدلیگانی که در این دوره نیز با کسب بیش از 88 درصد آرا تبدیل به یکی از موفقترین کاندیداهای مجلس شورای اسلامی شد، در گفتوگویی با «وطن امروز» با سرمایه بزرگ خواندن اعتماد عمومی، علت اصلی کاهش این سرمایه در مشارکت انتخاباتی را برآیند کلی عملکرد برخی نمایندگان مجلس، وزرا و سایر مسؤولان دانست و گفت: نارضایتی مردم از نوع رفتار نمایندگان و تاثیری که از آن روی زندگی، اقتصاد و فرهنگ خودشان مشاهده کردند، باعث کاهش مشارکتشان شد. وی در ادامه وادادگی رئیس و اکثریت اعضای مجلس در برابر دولت و عدم توجه صحیح به خواستههای کف جامعه را سهم مجلس دهم در این زمینه دانست.
حاجیدلیگانی در توضیح بایستههای مجلس آینده در جهت احیای اعتماد و امید عمومی گفت: مجلس یازدهم دگرگونی و اصلاح را باید از خودش آغاز کند و در ادامه آن را به دولت برساند، بنابراین همه نمایندگان منتخب مجلس یازدهم باید بدانند که این یک فرصت استثنایی، خدادادی و ذیقیمت برای نوعی آزمایش در جهت تغییر فضای کلی به سمتی است که مطلوب مردم باشد و اگر این فرصت را از دست بدهیم، امکان تکرار چنین فرصتی خیلی بعید به نظر میرسد. در چنین فضایی نمایندگان به جای اینکه به فکر تقسیم غنائم باشند باید ایثار و گذشت را میان خودشان افزایش دهند و تمرکزشان معطوف به بررسی راهکارهایی در جهت رفع مشکلات مردم باشد. وی در پایان در پاسخ به این سوال که نسبت مجلس یازدهم با دولت دوازدهم در سال پایانی آن چگونه خواهد بود، گفت: همه دولت را نمیتوان یکنواخت دید، برخی از وزرا باید با عبرت گرفتن از رفتار گذشتهشان، با دغدغههای مردم همراه شوند اما برخی هم ممکن است کماکان با بیاعتنایی به دغدغههای مردم به حرکت خود ادامه دهند که در این مورد توان مجلس یازدهم باید بازگرداندن آنها به ریل صحیح باشد و اگر از این بازگشت امتناع کنند مجلس باید به سمت استیضاح و برکناری آنها حرکت کند.
نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس دهم که او هم جزو معدود نمایندگان این مجلس است که موفق به کسب رای اعتماد مجدد از سوی مردم حوزه انتخابیهاش شده است هم در همین زمینه در گفتوگویی با فارس با اشاره به نقش عملکرد مجلس دهم در کاهش مشارکت انتخاباتی گفت: اگر مشارکت مردم در انتخابات این دوره مجلس پایین بوده به این خاطر است که عملکرد اکثریت مجلس دهم و همچنین دولت باعث ناامیدی مردم شده است. وی با بیان اینکه امروز بار سنگینی بر دوش مجلس یازدهم است و باید مردم را امیدوار کند تا بتوانیم عقبافتادگی در ارتباط با حضور در پای صندوقهای رأی را جبران کنیم، گفت: اینکه اصلاحطلبان درصدند اینگونه القا کنند که به خاطر عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات، مشارکت مردم در پای صندوقهای رأی پایین بوده، باید بگوییم که درست میگویند. ردپای اصلاحات در موضوع کاهش حضور مردم دقیقا وجود دارد و اصلاحطلبان در ارتباط با این موضوع برنامهریزی کردهاند که رضایتمندی مردم را به نظام کاهش دهند و طبیعتا برای رسیدن به اهداف سیاسی خودشان ولو نظام قربانی شود راضی هستند که این اتفاق بیفتد.
* سیاستزدگی مردم را سیاستگریز میکند
سیدنظامالدین موسوی، نماینده منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم هم در گفتوگو با «وطن امروز»، به احساس نبود صداقت میان دولت و مردم و نهادینهشدن اولویتهای جناحی در رفتار نظارتی مجلس دهم بهعنوان مهمترین دلایل کاهش مشارکت انتخاباتی اشاره کرد و گفت: کاهش مشارکت مردمی در انتخابات اخیر را میتوان از جوانب مختلفی مورد بحث و ارزیابی قرار داد، معتقدم بخش عمده این کاهش مشارکت ناشی از عملکرد مسؤولان کنونی چه در دولت و چه در مجلس است، بالاخره اینها وعدههایی دادند و عمل نکردند و این مسأله باعث شد بخشی از مردم به این نتیجه برسند حضورشان در ادوار اخیر انتخابات ثمره خاصی نداشته است و در این دوره تصمیم به عدم مشارکت گرفتند. پیام نبود صداقت میان مسؤولان در برابر مردم، بویژه مسؤولان اجرایی که در قالب تصمیمهای مختلف خود را نشان داد تاثیر انکارناپذیری بر رفتار سیاسی گذاشت، این تجربه ما است که هرگاه مردم احساس کنند میان مسؤولان و آنها صداقتی وجود ندارد واکنش خود را در موقعیتهایی از جمله انتخابات نشان میدهند. برای مثال در دوره دوم ریاستجمهوری آقای خاتمی که مجلس ششم و شورای شهر اول همگی متعلق به اصلاحطلبان هم بود شاهد واکنشی مشابه از سوی مردم بودیم، مردمی که وعدههای کلانی از سوی مسؤولان خود در این دستگاهها شنیده بودند در عمل آنچه برایشان مشهود شد پیگیری منافع جناحی در سطوح مدیریتی و نمایندگی بود، این سیاستزدگی مردم را سیاستگریز کرد و نتیجهاش را در مشارکت انتخاباتی مشاهده کردیم، به گونهای که در اسفند سال 81 و انتخابات شورای شهری که شورای نگهبان هیچگونه نقش نظارتی نیز بر آن نداشت و حتی گروههای اپوزیسیون نیز لیست انتخاباتی تهیه کرده بودند ناگهان مشارکت عمومی به حدود 25 درصد در تهران رسید؛ لذا ارسال پیام عدم صداقت عمل سیاسی را دچار تغییراتی میکند و من معتقدم همین مسأله مهمترین علت کاهش مشارکت سیاسی مردم در انتخابات اخیر بود. در کنار اینها فضاسازی رسانهای جریانات ضدانقلاب خارجنشین و بازی با موج کرونا برای ایجاد هراس عمومی و منصرف کردن بخشی از جامعه نیز بیتاثیر نبوده است اما نمیتوان چشم بر این واقعیت بست که علت اصلی کاهش مشارکت را باید در رفتار مسؤولان جستوجو کرد.
موسوی در ادامه با اشاره به این نکته که نباید از کاهش مشارکت نتیجه بیاعتمادی به نظام را گرفت، گفت: رقم مشارکت 5/42 درصدی هم رقم قابل توجهی است و مطابق نظرسنجیهایی که پیش از انتخابات داشتیم و گویای مشارکتی بیش از 50 درصدی بود گمان میکنم اثرات دفعی موج کرونا تا حدی بر این روند اثر گذاشت. وی در ادامه با اشاره به تجربه شورای دوم شهر تهران و مجلس هفتم که در فضایی مشابه وضعیت حال حاضر در اوایل دهه 80 روی کار آمدند، گفت: اگر بتوان اعتماد مردم را با صداقت و در اولویت قرار دادن مسائل معیشتی به جای مسائل جناحی احیا کرد، میتوان انتظار افزایش مشارکت را در انتخاباتهای آینده داشت. منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم ادامه داد: تلاش ما نیز آن است که در مجلس آتی طرحهایی را مورد بحث قرار دهیم که به احیای امید اجتماعی کمک کرده و مردم را که همواره پشتیبان نظام در موقعیتهای مختلف بودهاند به حمایت بیشتر در عرصههای ملی همچون انتخابات هدایت کند.
سیدنظامالدین موسوی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان کاهش مشارکت انتخاباتی را به معنای تعمیم پیدا کردن گزاره بیاعتباری مجلس در میان مردم دانست، گفت: زمانی که مردم ببینند یک مجلس که باید در مرتبه اول قانونگذار آنها باشد و در مرتبهای فراتر بهعنوان یک ناظر بر عملکرد قوه مجریه نظارت کرده و ریلگذار قطار دولت به سمت منافع عمومی باشد، خود تبدیل به ابزار دست دولت میشود، نماینده و وکیل مردم خود تبدیل به یک وکیلالدوله میشود و از منافع جریان قدرت و ثروت حفاظت میکند، مشخص است مردم نسبت به اعتبار و جایگاه قوه مقننه دچار شک و ناامیدی میشوند و احساس میکنند مجلس دیگر به جای راس امور بودن بخشی از دولت شده است. مردم زمانی که مشاهده میکنند یک وزیر هزارمیلیاردی و کاخنشین رسما به آنها توهین میکند، دستاوردها و اندوختههایشان را از بین میبرد و بارها برای استیضاح به مجلس میآید و استیضاحش رای نمیآورد تا سرانجام تحت فشار افکار عمومی خودش مجبور به استعفا بشود طبیعی است نسبت به اعتبار و جایگاه مجلس تشکیک ایجاد کنند.
موسوی با اشاره به لزوم احیای جایگاه و اعتبار پارلمان در نسبت با قوه مجریه، آن را مستلزم افزایش اعتماد عمومی دانست و گفت: بهرغم آنکه افول اعتبار مجلس نقشی مستقیم در کاهش مشارکت سیاسی مردم داشته است با احیای پارلمان میتوان باز هم شاهد حمایت مردم و افزایش مشارکتهای انتخاباتی بود. وی در پایان در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان به سمت احیای اعتبار و جایگاه مجلس در نسبت با دولت حرکت کرد، گفت: مجلس باید قوی شدن را از خودش شروع کند، مجلس باید به راس امور بازگردد و با بازتعریف جایگاه خود در مقابل سایر دستگاهها از جمله قوه مجریه به سمت شفافیت در عرصههای مختلف حرکت کند. شفافیت آرای نمایندگان، شفافیت اموال آنها و مهمتر از همه شفافیت تعاملات مجلس در مناسباتی که با سایر دستگاهها دارد گامی بلند به سوی یک مجلس قوی و کارآمد خواهد بود. چنانچه مجلس روی طرحها مانور بیشتری بدهد، در جنبه نظارتی خود که شامل تحقیق و تفحصها، سوال و استیضاح نمایندگان است بیشتر ورود کند و کارویژهای که طبق قانون اساسی در این زمینه دارد را ارتقا ببخشد، میتواند به بازگشت اعتماد عمومی امید دوچندانی داشته باشد.
* مرگ سلبیگرایی؟
نقش تعیینکننده رای سلبی از جمله نکات غیرقابل انکار در بررسی الگوی مشارکت سیاسی مردم ایران در بیش از 2دهه اخیر است، به گونهای که عمده انتخاباتهایی که بعد از دوم خرداد 76 برگزار شده است تحت تاثیر مستقیم «نه» عمومی و رای سلبی بوده و مرکزیت سوژهای که میل به نفی آن وجود داشته است در نتیجه نهایی انتخابات و میزان مشارکت عمومی تعیینکننده بوده است. پروژه «رقیبهراسی» و جلب آرا از طریق این ترس از جمله مهمترین تاکتیکهای مورد علاقه اصلاحطلبان بوده، بهگونهای که از هاشمیهراسی دهه 70 و توصیف وی به عالیجناب سرخپوش تا تلاش گسترده برای ایجاد تنفر و ترس اجتماعی از محمود احمدینژاد در دهه 80 و پیگیری و تعمیم این ترس در انتخاباتهای دهه 90 به راحتی نمیتوان چشمپوشی کرد. مدل انتخاباتی اصلاحطلبان در سال 96 و ایجاد ترس گسترده از ابراهیم رئیسی برای پوشش دادن تهی بودن کارنامه حسن روحانی از جمله آشناترین مصادیق این قاعده انتخاباتی شناخته میشود. در چنین فضایی برجسته شدن گزینه «نه» باعث ابهام در زمینه گزینه «آری» شده و تلاش برای فرار از یک موقعیت ترسناک شرایط را برای اقناع عمومی هموار میسازد (برای مثال با شدت گرفتن ریزش آرای حسن روحانی در جریان انتخابات سال96، وی با طرح مسأله دیوارکشی در خیابانها به دنبال هراسافکنی اجتماعی و جلب آرای طبقات متوسط شهری بدون هیچ برنامه ایجابی رفت).
با چنین مقدمهای شاید بتوان کاهش محسوس مشارکت انتخاباتی و سقوط آزاد آرای اصلاحطلبان را تا حد زیادی معلول از میان برداشته شدن قاعده «کنش سلبی» دانست، به گونهای که این بار بخشی از بدنه اصلاحطلبان که همواره با رای سلبی به سایرین باعث انتخاب شدن آنها میشدند این بار واکنش سلبی به آنها را با اصل نفی مشارکت پیش بردند. امیر محبیان از جمله تحلیلگران سیاسی بود که روز یکشنبه در بخشی از یادداشت خود که با عنوان «اصلاحطلبان هم مجلس را باختند و هم مردم را» که در خبرگزاری تسنیم منتشر شد اشاره به این نکته داشت و نوشت: «شورای نگهبان در همه ادوار بوده است ولی چرا این نوبت شاهد کاهش مشارکت بودهایم؟ به گمانم نقش اصلاحطلبان و عملکرد اجرایی را نباید کم دانست. استراتژی اصلاحطلبان تاکنون بهرهگیری از راهبرد ایجاد ترس از رقیب بود. روش کارآمد و اثربخش استفاده از ترس برای جلب رای این است که به رایدهندگان احتمالی نشان دهید اگر آنها به شما رای ندهند، چه اتفاقی برایشان خواهد افتاد، چه چیزی را از دست خواهند داد یا به چه چیزی دست نخواهند یافت. استفاده از فاکتور ترس به این نحو، ابزاری قدرتمند برای برانگیختن افرادی است که در برابر تصمیم به رای دادن مقاومت میکنند. اما این بار رایدهندگان همیشگی به اصلاحطلبان ترجیح دادند هم به رقیب رای ندهند و هم به اصلاحطلبان. این نشان عدم کارایی این استراتژی تکراری اصلاحطلبان است، هر چند این ناامیدی و قهر با صندوق آرا اساسا هشداردهنده است. در هر حال معتقدم اصلاحطلبان هم مجلس را باختند هم مردم را؛ فراکسیون ضعیف و بیخاصیت اصلاحات در مجلس دهم تنها امیدهای هواداران اصلاحات را نیز به باد داد. برای هر اقدامی 4 گام باید برداشته شود؛ توجه، علاقه، میل، عمل. فراکسیون امید مجلس دهم و نوع عملکرد اصلاحطلبان عملا 3 عامل آخر را در میان رایدهندگان اصلاحطلب از میان برد».
در میان حامیان دولت نیز اکبر ترکان، مشاور سابق حسن روحانی از جمله اشخاصی بود که با اقرار به قطعیت شکست اصلاحطلبان مهر تاییدی بر این گزاره زد و گفت: «بخشی از اصلاحطلبان به دلیل رد صلاحیت نامزدهایشان در انتخابات مشارکت نداشتند، در حالی که اگر کاندیداهای اصلاحطلبان تأیید صلاحیت نیز میشدند پیروز انتخابات اصولگرایان بودند. به عبارتی اصلاحطلبان در هر حالتی به اصولگرایان میباختند». در همین زمینه ماهها پیش و قبل از آغاز فرآیند بررسی صلاحیتها و در دست گرفتن بهانه ردصلاحیتها، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی اصلاحطلب زیادی نیز قطعی بودن شکست اصلاحطلبان را در انتخابات اسفندماه مطرح کرده بودند. بهصورت کلی سرخوردگی عمومی نسبت به مقوله «رای سلبی» و گزاره اقناعی «انتخاب میان بد و بدتر» از جمله نکات مهمی است که نقشی محوری در آینده الگوی مشارکت سیاسی مردم ایفا خواهد کرد و بیاعتنایی به آن که مشخصترین انعکاسش را میتوان در عدم احیای گزارههای ایجابی و اصالتبخشی به ایدههای حکمرانی دید، نکته غیرقابل انکاری است که در صورت عدم توجه لازم میتواند کاهش مشارکت عمومی را از حادثهای در اسفند98 تبدیل به رویهای پیوسته و اپیدمیک کند.
***
حسینعلی حاجی دلیگانی در گفتوگو با «وطنامروز»:
* نارضایتی مردم از نوع رفتار نمایندگان و تاثیری که از آن روی زندگی، اقتصاد و فرهنگ خودشان مشاهده کردند، باعث کاهش مشارکتشان شد
* مجلس یازدهم دگرگونی و اصلاح را باید از خودش آغاز کند و در ادامه آن را به دولت برساند، بنابراین همه نمایندگان منتخب مجلس یازدهم باید بدانند که این یک فرصت استثنایی، خدادادی و ذیقیمت برای نوعی آزمایش در جهت تغییر فضای کلی است
***
سید نظامالدین موسوی در گفتوگو با «وطنامروز»:
* زمانی که مردم ببینند یک مجلس که باید در مرتبه اول قانونگذار آنها باشد و در مرتبهای فراتر بهعنوان یک ناظر بر عملکرد قوه مجریه نظارت کرده و ریلگذار قطار دولت به سمت منافع عمومی باشد، خود تبدیل به ابزار دست دولت میشود، نماینده و وکیل مردم خود تبدیل به یک وکیلالدوله میشود و از منافع جریان قدرت و ثروت حفاظت میکند، مشخص است مردم نسبت به اعتبار و جایگاه قوه مقننه دچار شک و ناامیدی میشوند ارسال به دوستان
بامداد جمعه در پی حمله هوایی به مناطق شمالی سوریه در استان ادلب 33 نظامی ارتش ترکیه که در بین تروریستها بودند، کشته شدند
ضرب شست اسد به اردوغان
بامداد جمعه در پی حمله هوایی به مناطق شمالی سوریه در استان ادلب 33 نفر از نیروهای ارتش ترکیه از بین رفتند. پس از این حمله مقامات ترکیه با فرافکنی و انتقاد از اقدامات روسیه در حمایت از سوریه به دنبال توجیه اقدامات تنشزا در منطقه برآمدند. در صحنه نظامی نیز با اعلام رسمی وزارت دفاع ترکیه در هدف قرار دادن بیش از 200 مورد از مواضع ارتش سوریه به عنوان پاسخی به این حملات، تنشها وارد مرحله جدیدی شده و به نظر میرسد مدیریت اوضاع در کوتاهمدت بویژه رابطه ترکیه با سوریه و ترکیه با روسیه غیرقابل کنترل باشد؛ چه پس از گذشت چند ساعت از این حمله، ورود بازیگران فرامنطقهای به این بحران و امکان صفبندی کشورها در 2 جبهه مقابل یکدیگر نیز در رسانهها و از سوی کارشناسان مسائل نظامی مطرح شد.
بامداد روز جمعه رسانههای عربی در گزارشهایی ضد و نقیض از کشتهشدن دهها نظامی ترکیه در پی حملات هوایی به جنوب ادلب خبر دادند. اگر چه آمار رسمی و دقیق از سوی مقامات دولتی منتشر نشده اما «دیدهبان حقوق بشر سوریه» وابسته به معارضان سوری مدعی کشته شدن ۳۴ سرباز ترکیه در استان ادلب سوریه شد و استاندار «هاتای» که با «ادلب» هممرز است، کشته شدن ۳۳ سرباز را تأیید کرده است.
* عملیات بزرگ بازپسگیری سراقب
ضربات وارد آمده به اشغالگران ترکیهای و تروریستهای تکفیری تحت حمایتشان در مناطق شمالی، مرکزی و غربی استان ادلب در 48 ساعت گذشته به قدری سنگین بوده است که عملیات بازپسگیری شهر راهبردی سراقب را تحتالشعاع قرار داده است.
پس از آنکه تروریستها با کمک سنگین توپخانهای و پهپادی و زرهپوشهای ارتش اشغالگر اردوغان وارد این شهر در جنوب شرقی شهر ادلب، کانون اصلی تروریستهای القاعده شدند، محور مقاومت عملیاتی بزرگ را برای بازپسگیری آن از بامداد روز جمعه طراحی کرد که این عملیات با شدت تمام آغاز شده است. به گفته کارشناسان نظامی، یکی از دلایل عقبنشینی واحدهای ارتش سوریه از این شهر و سقوط موقت سراقب، تلهای بودهای که مقاومت برای تلفات گرفتن حداکثری از تروریستها گذاشته است تا آنها را که به تشویق اردوغان برای گرفتن سراقب به هر قیمت ممکن تقلا میکردند، از مقرهایشان در نقاط مختلف ادلب و غرب استان حلب بیرون کشیده و در جریان پیشروی آنها و سپس استقرارشان در شهر با حملات هوایی و توپخانهای متحمل سنگینترین تلفات کند.
* ترکیه در شمال سوریه چه میکند؟
حضور نظامی ترکیه در شمال سوریه در حالی است که مطابق توافقات قبلی در نشستهای آستانه قرار بود شمال سوریه و استان ادلب نیز از حضور گروههای تروریستی پاکسازی شود اما اقدامات ترکیه درباره حمایت از این گروهها از جمله گروه تروریستی احرارالشام سبب شد تنشها در شمال سوریه گسترده شود. حمله به نیروهای ترکیه در شمال سوریه در شرایطی انجام شد که برخی رسانهها، نیروی هوایی روسیه را مسؤول این حمله معرفی کردند. خبرنگار «سیبیاس» در این رابطه مدعی شد حمله به نظامیان ترکیه در ادلب ظاهرا توسط روسیه انجام شده و تلفات آن به ۵۰ نفر میرسد.
* وزارت دفاع روسیه: نظامیان ترکیه در بین تروریستها بودند
در مقابل این اظهارنظر، وزارت دفاع روسیه با انتشار بیانیهای اعلام کرد نظامیان ترکیهای که در تاریخ ۲۷ فوریه (۸ اسفندماه) مورد حمله ارتش سوریه قرار گرفتند، در میان نیروهای تهاجمی تروریستها بودند. در این بیانیه آمده است: «در تاریخ ۲۷ فوریه، در نزدیکی منطقه مسکونی «بلیون»، نظامیان ترکیه که در میان نیروهای مهاجم گروههای تروریستی حضور داشتند، مورد هدف حملات ارتش سوریه قرار گرفتند». وزارت دفاع روسیه تأکید کرد در طول شبانه روز گذشته، مرکز آشتی نیروهای متخاصم دائما از همتایان ترکیهای خواسته هماهنگیهای لازم درباره محل استقرار نیروهای مسلح ترکیه واقع در نزدیکی مناطق عملیات ضدتروریستی را مورد تأیید قرار بدهند. با توجه به مختصات ارائه شده توسط طرف ترکیهای به این مرکز، نظامیان ترکیه نباید در منطقه بلیون حضور میداشتند. وزارت دفاع روسیه همچنین افزود نیروهای هوا فضای روسیه در منطقه مسکونی بلیون جایی که نظامیان ترک کشته شدهاند، هیچ عملیات و حملهای انجام ندادهاند.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز در این باره گفت: روسیه هیچ گونه امتیازی به تروریستها در سوریه نمیدهد. وی افزود: آنکارا به توافقی که پیشتر با روسیه حاصل شده بود پایبند نبوده است.
* اقدامات ترکیه پس از حمله
مهمترین اظهارنظر درباره حمله صورت گرفته علیه ترکیه از سوی مقامات این کشور توسط وزیر دفاع این کشور انجام شد. «خلوصی آکا» با بیان اینکه حمله به سربازان ترکیه به رغم هماهنگی با روسیه در این باره انجام شده است، تاکید کرد پس از این حمله، نیروهای هوایی و زمینی ارتش ترکیه بیش از ۲۰۰ مورد از مواضع ارتش سوریه را هدف گرفتند. اظهارنظر وزیر دفاع ترکیه نشان میدهد آنها به دنبال این هستند مسؤولیت حمله را متوجه دولت سوریه کنند و از تقابل با روسیه حداقل در مقطع زمانی فعلی پرهیز کنند. باید دید فرآیند تحولات میدانی در روزهای آینده به کدام سو خواهد رفت و اینکه ترکها ریسک درگیری نظامی با روسیه را به جان میخرند یا نه. سخنگوی رئیسجمهوری ترکیه نیز اعلام کرد پس از این واقعه، آنکارا تصمیم گرفته نیروهای سوریه را به عنوان اهداف دشمن در نظر بگیرد. بر اساس گزارش آناتولی ترکیه، رجب طیب اردوغان- رئیسجمهور ترکیه- جلسه اضطراری شورای امنیت ملی این کشور را برای بررسی مسائل مربوط به سوریه و ادلب برگزار کرد. همچنین رهبر «حزب جمهوریخواه خلق ترکیه» که حزب اصلی مخالف دولت است خواستار نشست پارلمان پشت درهای بسته برای بررسی تحولات ادلب شد.
* سوریه: ترکیه حامی تروریسم است
بشار الجعفری، نماینده دائم سوریه در سازمان ملل در جلسه شورای امنیت درباره وضعیت خاورمیانه گفت: ما از کشورهای تأثیرگذار و بانفوذ میخواهیم بر نظام ترکیه و گروههای تروریستی وابسته به آن فشار بیاورند تا اجازه بازگشت آوارگان به منازلشان را بدهند. اقدامات ترکیه موجب آوارگی یک میلیون سوری از شهرهای منبج، عفرین، تل رفعت، جرابلس، عینالعرب و دیگر شهرها شده است. الجعفری گفت: ما از ۹ سال پیش وارد جنگی علیه تروریسم شدیم که حامیان آن ترکیه، قطر و عربستان هستند که مزدوران کشورهای غربی هستند؛ کشورهایی که ناظران اصلی این جنگ هستند. همگان میدانند چه اتفاقی در عراق، لیبی و آفریقا افتاده است. نظام ترکیه هر جایی که گام بگذارد در آنجا از تروریسم حمایت میکند. سوریهایی که اشغالگران عثمانی را بعد از ۴۰۰ سال از اشغال کشورشان بیرون کردند اکنون اشغالگران ترکیهای و دیگران را نیز بیرون خواهند کرد.
* موضع پنتاگون و ناتو در قبال حمله
همچنین المیادین گزارش داد مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا در گفتوگو با همتای ترک خود به بحث پیرامون تحولات ادلب پرداخت. سخنگوی ریاستجمهوری ترکیه نیز با رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید رایزنی کرد. در این بین سخنگوی ناتو در مصاحبه با آناتولی، با اشاره به گفتوگوی تلفنی وزیر خارجه ترکیه با دبیرکل ناتو، محور گفتوگوی تلفنی مولود چاووشاوغلو، وزیر خارجه ترکیه و ینس استولتنبرگ، دبیرکل این سازمان را تشریح کرد و گفت: دبیرکل ناتو در این گفتوگو حملات انجام شده به ادلب را محکوم کرده و از آنها خواست حقوق بینالمللی را رعایت و از تلاشهای سازمان ملل برای برقراری صلح حمایت کنند. به گفته اوانا لونگسکو، «دبیرکل ناتو تاکید کرده تمام طرفها باید تنش را کاهش دهند و اقدامی را که موجب وخامت بیشتر این وضعیت بسیار خطرناک و شرایط وحشتناک انسانی در منطقه میشود، انجام ندهند».
«کی بیلی هاچیسون» سفیر آمریکا در ناتو هنگام انتشار اخبار مربوط به کشته شدن سربازان ترکیه در یک کنفرانس خبری در جمع خبرنگاران حضور داشت. او تلاش کرد این موضوع را به خرید سامانه پدافند اس۴۰۰ نسبت دهد. وی گفت: «امیدوارم ترکیه از خرید اس۴۰۰ از روسیه منصرف شود». طبق نوشته برخی خبرنگاران حاضر در این کنفرانس خبری، این مقام آمریکایی از پاسخ مشخص به سؤال خبرنگاران درباره فعالکردن ماده ۵ پیمان ناتو (اصل دفاع جمعی) خودداری کرد.
خبرگزاری فرانسه در خبری کوتاه از بررسی گزینه پشتیبانی آمریکا از ترکیه خبر داد و نوشت یکی از سخنگویان وزارت خارجه آمریکا در واکنش به حمله ارتش سوریه به نظامیان ترکیهای در این کشور اعلام کرده است: «در کنار ترکیه که متحدمان در ناتو است، میایستیم و خواستار پایان فوری تهاجم نیروهای نظام سوریه و روسیه هستیم».
* حرکت 2 کشتی نظامی روسیه به سمت سواحل سوریه
روزنامه «ایزوستیا» چاپ مسکو، به نقل از «آلکسی رولییف» سخنگوی رسمی ناوگان دریای سیاه روسیه روز جمعه اعلام کرد 2 کشتی نظامی متعلق به این ناوگان که مجهز به موشکهای کروز از نوع کالیبر هستند، حرکت از طریق تنگههای بسفر و داردانل ترکیه را به سمت دریای مدیترانه آغاز کردهاند. این مقام نظامی ادامه داد: «2 کشتی گشت نظامی ناوگان دریای سیاه در حال عبور از تنگه بسفر و داردانل ترکیه و حرکت به سمت دریای مدیترانه هستند. کشتیهای گشت «آدمیرال ماکاروف» و «آدمیرال گریگورویچ» مجهز به سلاحهای نظامی با دقت بالا، از جمله سامانه موشکی کالیبر هستند».
به گفته وی، در حال حاضر این دو کشتی عبور برنامهریزی شده خود از بندر سواستوپول را به اتمام رساندهاند تا به ترکیب گروه کشتیهای دائمی نیروی دریایی روسیه مستقر در دریای مدیترانه و سواحل سوریه ملحق شوند. آنها هنگام حضور در دریای سیاه، مجموعهای از مانورهای نظامی را انجام دادند.
***
زیادهخواهی ترکیه عامل تنش در سوریه
محمد شوری*: سال گذشته میلادی 3 کشور ایران، روسیه و ترکیه در قالب نشستهای آستانه در قزاقستان روندی را دنبال کردند که به آتشبس در سوریه منجر شود. یکی از مهمترین محورهای توافق انجام شده بین 3 کشور تعیین مناطق کاهش تنش بود که سبب شد دولت سوریه بتواند در رشته عملیاتهای نظامی در این کشور مناطق متعددی را از دست تروریستها خارج کند و عملا بر بیشتر خاک سوریه مسلط شود. استان ادلب در شمال غرب سوریه نیز یکی از بخشهایی بود که در چارچوب مناطق کاهش تنش قرار داشت و بنا بود دولت ترکیه بین گروههای تروریستی و گروههای معتدل مخالف دولت تفکیک قائل شود. اما اتفاقی که در عمل رخ داده این است که ترکیه نمیخواهد نفوذ خود در شمال سوریه را از دست دهد و به دنبال این است تا با حمایت از گروههای متخاصم و ایجاد منطقه امن در شمال سوریه از وجود این گروهها در فرآیند قانونگذاری در آینده سوریه استفاده کند، چرا که استقرار گروههای طرفدار ترکیه در سوریه میتواند منافع ترکها را در جریان تدوین قانون اساسی جدید سوریه پوشش دهد. از طرف دیگر دیدگاه روسیه نسبت به سوریه بر پایه مولفههای امنیتی و اقتصادی است.
روسها به دنبال این هستند تا با از بین بردن گروههای تروریستی در سوریه از تبدیل شدن این کشور به مامنی برای تروریستها و محل صادرات تروریسم در منطقه جلوگیری کنند. علاوه بر این ژئوپلیتیک سوریه برای روسها از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که میتواند دسترسی روسیه به مدیترانه را فراهم کند؛ موضوعی که منجر به حضور همیشگی روسیه در یکی از مهمترین مناطق اروپا خواهد شد. درکنار این مسائل، موضوع سرمایهگذاری روسها در سوریه نیز برای آنها حائز اهمیت است و به دنبال این هستند تا با تقویت دولت مرکزی در سوریه زمینه بهرهبرداری از سرمایهگذاریهای انجام شده در سوریه را فراهم کنند. از این رو پایان دادن به حیات گروههای تروریستی و متخاصم با دولت را میتوان هدف اصلی روسیه در عملیاتهای نظامی در سوریه دانست.
همین تفاوت دیدگاه بین دولت سوریه و ترکیه منجر به درگیریهای جسته و گریخته نیروهای نظامی شد اما در یک ماه گذشته سطح این درگیریها افزایش پیدا کرد و با پیشروی ارتش سوریه در شمال این کشور، التهاب و سطح تنشها به حدی رسید که شاهد درگیری غیرمستقیم بین روسیه و ترکیه بودیم. دلیل این امر هم مشارکت روسیه و سوریه در اجرای عملیاتهای نظامی بود.
اما مقامات ترکیه و روسیه پس از درگیری اخیر با انتقاد از یکدیگر به دنبال این هستند تا از اقدامات خود دفاع کنند. هر چند احتمال و انتظار تلافی از سوی ترکیه چندان دور از ذهن نیست اما 2 طرف به دنبال کاهش تنش و مدیریت اوضاع هستند. از این رو است که ترکیه همچنان پیکان انتقاداتش را متوجه سوریه میکند. واقعیت صحنه منطقه نیز اینگونه است که روسیه و ترکیه باور دارند باید به سمت کاهش تنش قدم بردارند. در این بین اقدامات و مواضع دولت آمریکا در ایجاد تنش و التهاب در سوریه هم نشان میدهد که اگر 2 کشور به سمت کنترل اوضاع گام برندارند، وضعیت بحرانیتر شده و خارج از اراده سیاسی آنها خواهد بود.
* کارشناس مسائل روسیه
ارسال به دوستان
حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی، از چهرههای برجسته حوزه و دانشگاه دار فانی را وداع گفت
وداع با مرد تاریخ و فرهنگ
* دکتر محمدرضا سنگری در گفتوگو با «وطن امروز»: استاد خسروشاهی، تاریخ سیار فرهنگ ایران زمین بود
گروه فرهنگ و هنر: حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی از چهرههای برجسته حوزه و دانشگاه و از نویسندگان و متفکران معاصر، پنجشنبه گذشته به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری درگذشت. استاد سیدهادى خسروشاهى سال 1317 شمسی در تبریز به دنیا آمد. از جمله آثار استاد، ترجمه و تحقیق «امام على صداى عدالت انسانى» دکتر جورج جرداق در 5 جلد و 3000 صفحه است که تاکنون دهها بار و در دهها هزار نسخه چاپ شده است. مجموعه «حرکتهاى اسلامى معاصر» در 20 جلد (تاکنون 10 جلد آن چاپ شده است)، «اسناد نهضت اسلامى ایران» در 10 جلد (6 جلد آن تاکنون انتشار یافته است) و «مجموعه آثار استاد علامه طباطبایى» در 24 جلد از جمله آثارى است که استاد در تألیف، جمعآورى یا تحقیق و ویرایش آنها زحمت و رنج فراوان را پذیرا شد. فعالیتهاى سیاسى استاد از سال 1332 شمسی پس از آشنایى نزدیک با آیتالله کاشانى، آیتالله طالقانى و شهید نواب صفوى آغاز شد. به همین دلیل، از همان دوران تا زمان پیروزى انقلاب اسلامى، بارها در قم، تهران و تبریز دستگیر، زندانى یا تبعید شد. خسروشاهی پس از پیروزى انقلاب اسلامى، نخست به مدت 2 سال، به عنوان نماینده امام خمینى (ره) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى فعال بود و سپس به عنوان سفیر ایران در واتیکان انتخاب شد و به مدت 5 سال، در این سمت به فعالیت پرداخت. تأسیس «مرکز فرهنگى اسلامى اروپا» از جمله اقدامات وی در این دوره بود. همچنین در دوره اقامت 3 ساله در قاهره به عنوان رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران، خدمات بزرگى در راستاى وحدت و تقریب مذاهب اسلامى انجام داد. با دکتر محمدرضا سنگری، مولف و پژوهشگر، درباره ویژگیهای شخصیتی و علمی زندهیاد خسروشاهی گفتوگویی کردهایم.
***
* استاد خسروشاهی، تاریخ سیار فرهنگ ایران زمین بود
دکتر محمدرضا سنگری ابتدا درباره آخرین دیدارش با استاد خسروشاهی گفت: آخرین باری که ایشان را ملاقات کردم، مراسم جایزه جلال بود که این استاد ارجمند همانند همیشه با خوشرویی با نویسندگان و پژوهشگران جوان خوش و بش میکرد و با متانت و ادب جوابگوی سوالات این نویسندگان بود.
وی ادامه داد: یکی از نکات قابل تامل حضور ایشان در جایزه جلال آلاحمد این بود که بسیاری از حضار مراسم، اذعان داشتند انگار دارند از زبان جلال، روزگار جلال آلاحمد را میشنوند و این مسأله از بلاغت ایشان در سخنوری نشأت میگرفت که در این سخنرانی با ظرافت همیشگی مختص خود نشان داد بیجهت نیست ضمن بهرهمندی از جایگاه بالای علمی، یک سخنور قهار و محبوب در میان پژوهشگران محسوب میشود.
سنگری همچنین گفت: استاد خسروشاهی واقعا یک تاریخ سیار در فرهنگ ایرانزمین محسوب میشود که به سبب ارتباط با چهرههای بزرگ فرهنگی، ادبی و مذهبی شناخت بسیار خوبی که از آنها داشت، شخصا ایشان را سند تاریخ نیم قرن فرهنگ ایران اسلامی قلمداد میکنم.
وی ادامه داد: یکی از روشهای فوقالعادهای که مرحوم خسروشاهی داشتند، توجه به نسلپروری بود که این موضوع را به عنوان یک تعبیر قرآنی میدانم که از این فرهنگ تحت عنوان ذریهپروری یاد میکنم. ایشان واقعا چند نسل پژوهشگر پروراند و دست بسیاری از جوانان را در آموزش اصول پژوهش گرفت و سعی کرد روشهای درست ارتباط با ارزشها و میراث فرهنگی را برای آنها تشریح کند و حتی خاطرات خود را با جلال آلاحمد و بسیاری از بزرگان فرهنگ سرزمین مطرح میکرد تا جوانان با بهره از این خاطرات به رشد و تعالی خود کمک کنند.
این نویسنده مطرح همچنین درباره فقدان استاد خسروشاهی گفت: هزاران دریغ که این گنج بزرگ فرهنگ را خیلی ساده و راحت از دست دادیم. ای کاش کسانی به طور دقیق از محضر ایشان بهره میبردند تا تاریخ نیم قرن اخیر ما را از زبان ایشان مینوشتند، زیرا زندهیاد خسروشاهی یک سند معتبر برای فرهنگ روزگار ما بود.
وی درباره تاثیر بینالمللی آثار حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی در میان متفکران غربی گفت: شخصیت علمی ایشان از چندین بعد تاثیر جهانی داشت که این مسأله موجب میشد نه تنها فرهنگ اصیل ایران اسلامی را به جهانیان بشناساند، بلکه باعث راهیابی بخشی از آثار ممتاز اندیشمندان غربی به کشور میشد و زمینه تعالی و تعامل فکری بین دانشمندان ایرانی و خارجی را فراهم میکرد که این تنها یکی از ویژگیهای بازر شخصیت علمی استاد خسروشاهی بود. سنگری همچنین خاطرنشان کرد: نکته دیگر درباره شخصیت علمی ایشان این بود که نقطه اتکای پژوهشگران جوان ایرانی بود. این پژوهشگران در ترجمه آثار بزرگان و اندیشمندان دنیا از نقطه نظرات استاد بهرهمند میشدند که وی نکات مهمی درباره این شخصیتها و افکار آنان مطرح میکرد به طوری که عمود خیمه نسل فرهنگ روزگا ما بود.
وی در ادامه به فعالیتهای بینالمللی استاد خسروشاهی اشاره کرد و گفت: استاد برای ارتباط بین ادیان تلاش داشت که در همین راستا با کشیشها، خاخامها، اسقفها و شخصیتهای مذهبی دنیا ارتباط موثر و دوسویهای تلاش داشت که این ارتباط از 2 وجه قابل تامل و مهم است.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و ادبیات افزود: این ارتباط دوسویه با اندیشمندان و شخصیتهای مذهبی که استاد برقرار کرده بود، در وهله اول موجب میشد فرهنگ دینی ما به طور ناب و زلال به آنها منتقل شود، زیرا در آن فضای غبارآلود و تاریکی که غربیها از ارزشهای اسلامی ساختهاند کسی مانند استاد خسروشاهی به معنای حقیقی سفیر بزرگ فرهنگ ایران اسلامی بوده است که نمونههای فراوان این سفیر بودن را میتوان در مصاحبههای ایشان با شخصیتهای بزرگ دینی دنیا مشاهده کرد.
وی در پایان گفت: در وهله دوم این ارتباط دوسویه موجب شده بود مفاهیم پژوهشگران غربی با پالایش خاصی به پژوهشگران ایرانی انتقال یابد تا پژوهشگران کمتجربه و جوان تحتتاثیر فضای اغراقآمیز برخی متفکران غربی قرار نگیرند.
***
راوی نهضت تبلیغات اسلامی
حامد مهربانی
پیش از خاطره: برای من که علاقهمند به تاریخ معاصر - به طور خاص نهضت انقلاب اسلامی- هستم، مطالعه زندگی و بررسی آثار و آرای رهبران نهضت و شخصیتهای تاثیرگذار آن، از جذابیت زیادی برخوردار است. در این میان، بعضی مفاهیم هم هست که به طور مجزا برای من جذابیت دارد و به آنها جدای از اینکه چه کسی و از چه نحله و تفکری درباره آن سخن گفته است، به اعتبار موضوعی که دارد توجه میکنم و آن را جزو موضوعات مورد مطالعه و پیگیری خودم قرار میدهم. موضوعاتی مثل وحدت، تمدنسازی، عدالت، مبارزه با استکبار، استقلال، آزاداندیشی، عقلانیت دینی، آرمانگرایی و ... که خب! با توجه به علاقهمندی اولم (همان مطالعه زندگی و بررسی آرای رهبران و شخصیتهای تاثیرگذار اسلامی) خودبهخود شخصیتهایی مثل امام خمینی، امام موسی صدر، علامه طباطبایی، سیدجمالالدین اسدآبادی، سید قطب، دکتر شریعتی، شهید مطهری و... برایم خیلی اهمیت پیدا میکند و شخصیتهای آنها برایم خیلی ارزشمند میشود، چون این مفاهیم، جزو اصلیترین محورهای مبارزاتی و سیره نظری و عملی آنها بوده است. به همین جهت، هرجا کتاب و مقاله و محتوایی مرتبط به این اشخاص دیدهام برایم رغبتبرانگیز بوده که آن را مطالعه کنم یا حتی مورد بررسی بیشتر قرار بدهم.
در این میان، نام یک اندیشمند و پژوهشگر، بیش از هر نویسنده و مترجم و محقق دیگری، برایم آشنا و مورد اعتبار است. استاد سیدهادی خسروشاهی، که خود نیز شاگرد علامه طباطبایی و امام خمینی بوده و بهخاطر همبحثی و همسفری و مؤانست بسیارش با افرادی چون امام موسی صدر، شهید چمران، دکتر شریعتی و شهید مطهری، نوع نگاه و سیره زندگیاش بسیار شبیه به آنان شده و مثل آنان فکر میکند و رفتار میکند. برای من، که به دلیل سن کم، هیچکدام از آن شخصیتها را از نزدیک ندیدهام و درک نکردهام، او تمام ویژگیهای جذابشان را یکجا داشت و میتوانست از همان حکمتها و معارفشان، به نسل تازهوارد ما بچشاند که زیاد از نسلهای قبلیمان فاصله نگیریم و همان حلاوت و شیرینیای که آنها درک کردهاند را درک کنیم.
خاطره: اوایل دوران فعالیتم در کانون اندیشه جوان، قرار شد پس از وقفه کوتاهی که در برگزاری سلسله همایشهای «آنان که میاندیشند» به وجود آمده بود، مجددا همایش جدیدی با پرداختن به یکی دیگر از شخصیتهای نظریهپرداز و تاثیرگذار برگزار کنیم. پس از بررسی نامهای گوناگون، به سید قطب رسیدیم که یکی از مهمترین رهبران انقلابی در جهان اسلام است.
منتها هنوز همایش برگزار نشده بود که مخالفتها و انتقادات بسیاری به وجود آمد که این شخص، الگوی جریانات تکفیری است و باتوجه به همزمانی فعالیتهای داعش و سایر جریانات تکفیری در منطقه، برجسته کردن چنین شخصی اصلا به مصلحت نیست. زمان گذشت و با حمایت اشخاص و مجموعههای مختلفی مثل نهاد رهبری دانشگاهها این همایش در اواخر بهمن سال ۹۳ در دانشگاه تهران برگزار شد. یکی از سخنرانانی که برای آن همایش دعوت کرده بودیم، استاد خسروشاهی بود که به دلیل کسالت بسیاری که در آن زمان داشتند، احتمال خیلی کمی میدادیم بتوانند حضور پیدا کنند. اما گویا این حساسیتها -که برای برگزاری این همایش به وجود آمده بود- به گوششان رسیده بود و همین، دلیلی شده بود که با آن کسالتی که داشتند، خودشان را حتما به همایش برسانند و حتما سخنرانی کنند. یادم هست ایشان که به جلسه رسید، در سخنرانیاش دقیقا به همه این حساسیتها و نقدها جوابهای محکم داد: «تعریض سید قطب به تشیع مطلقاً صحت ندارد. در کنفرانسی که در مصر برگزار شد و سید قطب دبیر آن بود از حجتالاسلام نوابصفوی دعوت کرده بود. سیدقطب به آیه ۵۵ سوره غافر اشاره میکند و میگوید حسینابن علی از یکسو با آن شکل بزرگ و سترگ شهید میشود و این سوال را مطرح میکند که آیا چنین شهادتی پیروزی است یا شکست؟ بعد پاسخ میدهد چنین شهادتی با معیار بزرگ الهی پیروزی است، زیرا چه مسلمان شیعی و چه غیر شیعی از حرکت حسین به جوش و خروش درمیآیند». پس از آقای خسروشاهی، آقای رحیمپورازغدی سخنران بعدی جلسه بود که در ابتدای صحبتهایش گفت: «امروز برچسبهای زیادی به افرادی مثل سید قطب زده میشود که در تلاش برای نظریهپردازی در جهان اسلام بودهاند. اگر به تعداد انگشت دست افرادی را بخواهیم نام ببریم که در بنیانگذاری اسلامگرایی انقلابی نقش داشتند، یکی از آنها سید قطب است». دیگر مسیر جلسه تغییر پیدا کرد و اثری از هیچکدام از منتقدان و مخالفان قبلی همایش نبود.
آن همایش، یکی از پرشورترین همایشهای «آنان که میاندیشند» کانون اندیشه جوان بود که در دانشگاه تهران برگزار شد. پس از آن شخصیتهای دیگری چون هانری کربن، دکتر شریعتی و امام موسی صدر نیز در این همایشها موضوع بحث و نظر قرار گرفتند که البته در دوران فعالیت من در این مجموعه نبود و من فقط به عنوان یک شرکتکننده از محتوای این جلسات استفاده کردم. پس از خاطره: دیگر پس از آن همایش، توفیق دیدار ایشان را پیدا نکردم، با این حال همواره از آثار و نوشتهها و مقالاتشان در نشریات و کتابهایی که چاپ شده بود بهره میجستم و استفاده میکردم. روز پنجشنبه که خبر درگذشت ایشان را از رسانهها متوجه شدم، بسیار افسوس خوردم که چه چهره ارزشمند و عزیزی از میانمان رفت و قدرش را به درستی ندانستیم. دانشمند بزرگی که تمام عمر خود را خالصانه برای پژوهش درباره جریانهای فکری جهان معاصر اسلام و ترویج اندیشه شیعه در جهان اسلام وقف کرد و در این میان، همواره از مکارم اخلاق و آداب اجتماعی اسلام دور نبود. یادش همیشه بزرگ!
ارسال به دوستان
رفتوآمد یک میلیون و چهارصد هزار نفر میان آمریکا و چین طی 3 ماه اخیر ایالاتمتحده را جزو کانونهای اصلی بیماری کرونا قرار داده است
آمریکا خانه دوم کرونا
شروین طاهری: هفتهنامه نیویورکر، دونالد ترامپ را به کوری درباره شیوع وحشتناک ویروس کووید-19 در ایالاتمتحده متهم کرده و برنی سندرز، نامزد پیشتاز دموکراتها برای انتخابات ریاستجمهوری 2020 رقیب جمهوریخواه خود در کاخ سفید را به دروغگویی درباره تحت کنترل بودن کرونا در آمریکا و گماردن یک فرد بیکفایت- یعنی معاون رئیسجمهور، مایک پنس به عنوان مسؤول پیگیری بیماری کرونا در این کشور- متهم کرده است. دست آخر چاک شومر، رئیس دموکراتها در سنا با کنایه در این باره گفته ترامپ «پشت فرمان (قوه مجریه) خوابش برده است». یانکیترین رئیسجمهور یانکیها که 50 روز گذشته را در تقلای پنهان کردن آمار چند صد نفری تلفات نیروهایش در پایگاه عینالاسد عراق یا جا زدن بخشی از مجروحان تحت عنوان «آسیبدیدگان مغزی» سپری کرده بود، ابلهانه تصور میکرد حمله ویروس کرونا به تمام 50 ایالت و 7 منطقه آمریکا و 700 پایگاه نظامی پنتاگون در سراسر کره خاکی نیز همانند حمله موشکی ایران به یک نقطه، با دستورالعملهای ویژه امنیتی و سانسور مطلق رسانهها و حتی پستهای حسابهای شخصی در شبکههای اجتماعی قابل پردهپوشی است اما این ویروس سرخ مرموز خیلی کوچکتر از آن بود که هیمنه نظامی آمریکا بتواند جلوی نفوذش را بگیرد و تبعات آن خیلی بزرگتر از آن است که بتوان پنهانش کرد. ترامپ مدعی بزرگ ساختن مجدد امپراتوری آمریکا، نمرودی است که با موجودی به مراتب کوچکتر از یک پشه به زانو درمیآید. آمریکاییها که تقریبا 2 ماه به لطف سلطه رسانهای و تبلیغاتیشان از غائله وحشت و واگیر کرونا، ظاهرا در حاشیه امن نشسته بودند و با دامن زدن به اخبار جهتدار درباره شیوع آن در کشورهای رقیب بویژه علیه چین و ایران، جنگی رسانهای به راه انداخته بودند، ناگهان متوجه شدند که وضع خودشان اصلا بهتر نیست. نشانههای متعدد موید آن است که برخلاف تبلیغات رسانههای شرکتی غرب و نوکرانشان در لندن چون بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال و منوتو، ایالاتمتحده بر اساس الگوی نقش اصلی تبادل جمعیتی در واگیری ویروس کووید-19، یکی از 3 کشور کانون اصلی این بیماری در جهان پس از چین محسوب میشود و تنها کاری که دولت ترامپ و حاکمیت سایه واشنگتن تا این لحظه برای مواجهه با این خطر بزرگ کردهاند، سانسور اخبار خودی و بزرگنمایی اخبار دیگران بوده است.
اواسط هفته گذشته اما هشدار بیپرده کارشناسان سازمان بهداشت جهانی که در میان بلبشوی وحشت جامعه بشری از فیلتر دستگاه پروپاگاندای واشنگتن عبور کرد، تیر خلاصی بود به ذهنیت متفرعن یانکیها. طبق فرمول آیرا لونجینی، زیستشناس و متخصص بیماریهای واگیر و مشاور سازمان جهانی بهداشت که هر فرد مبتلا میتواند 2 یا 3 نفر را مبتلا کند، احتمال مبتلا شدن جمعیت زیادی به ویروس جدید شبهآنفلوآنزایی وجود دارد. گابریل لنگ از دانشگاه ملی هنگکنگ و نیل فرگوسن از امپریال کالج لندن نیز این نظریه را تایید کردهاند. این هشدار و ظهور نخستین نشانههای جدی قربانی گرفتن وسیع کرونا در گوشه و کنار ایالاتمتحده، نخبههای آمریکایی را به وحشت انداخت و واکنشهای مشت نمونه خروار که در ابتدا آمد، به منزله اعلام خطر آنها برای متوقف کردن ویروسی بزرگتر از کرونا بود: دروغهای احمقانه ترامپ!
از اوایل ماه جاری میلادی (فوریه) که اخبار شیوع گسترده میهمان ناخوانده چینی از این کشور به دیگر کشورها وحشت جامعه جهانی را برانگیخت تا روز چهارشنبه که 48 دولت، رسما ثبت افراد مبتلا به کرونا در قلمرو خودشان را اعلام کردهاند، دولت ترامپ تنها به ثبت 60 مورد ابتلا به این ویروس اعتراف کرده بود که تازه انتشار این آمار همراه با اکراه بود. اما در 24 ساعت ناگهان موج وحشت و البته انگیزههای سیاسی دموکراتها علیه جمهوریخواهان، سد سانسور حکومتی واشنگتن را شکست. با این وجود در هفتههای گذشته آثار یکی از بزرگترین سانسورهای خبری در بخش اعظم اینترنت که تحت حاکمیت پروتکلهای آیکان در کالیفرنیا یا شبکههای اجتماعی سیلیکون ولی است، کاملا قابل مشاهده بود. تعداد زیادی از سایتها و همچنین حسابهای شبکههای اجتماعی که توسط نهادهای رسمی کنترلکننده محتوای غیرمجاز فیلتر شدهاند مشخص هستند. تصویری که در این صفحه مشاهده میکنید مشتی از خروار است. دو هفته پیش پالم بیچنیوز، یک تارنمای محلی ایالت فلوریدا تنها به اطلاعیه دولت فدرال مبنی بر محرمانه بودن آمار شیوع کرونا در این ایالت اشاره میکند که با بلاک کد 16 مواجه میشود. بلاککنندهها در آمریکا اگرچه مثل خود شرکتهای فیسبوک و توئیتر یا در این مورد شرکت کنترل محتوای مجازی به نام ایمپرویا، ظاهرا خصوصی هستند اما همانطور که بارها در رسانهها مطرح شده فرمان آنها کاملا در دست سازمان «سیا» است. ایمپرویا نیز شرکتی است که مدیر و سهامدار اصلی آن یک اسرائیلی مشهور در زمینه جاسوسی و حمله سایبری است به نام «شلومو کرامر». کسی که واحد 8200 (سایبری) ارتش رژیم صهیونیستی را متحول کرده چه نسبتی میتواند با سانسور اخبار شیوع کرونا در ایالاتمتحده داشته باشد؟ شبکههای آمریکایی حتی روز چهارشنبه گذشته خبر آلوده شدن یک سرباز در حال خدمت خود در کرهجنوبی را با تاخیر اعلام کردند، در حالی که لغو رزمایش آمریکا در شبه جزیره کره نشان میدهد اوضاع بسیار جدیتر از این حرفهاست. واشنگتن و لندن طی 2 ماه اول سال 2020 یکی از عظیمترین عملیاتهای کنترل میدانی و رسانهای آثار بیماری جدید را اجرا کردهاند و ذهنیت جوامع خود را با تصاویر کارتونی و سینمایی از کرونا همانند آن پیشگویی سیمپسونها در دهه 1990 یا فیلم «شیوع» محصول 2013 هالیوود مشغول نگاه داشتهاند، در حالی که در تمام این مدت و حتی پیش از آن، ویروس چینی در حال جولان دادن در ایالات متحده و بریتانیا و قلمروهای فرامرزیشان بوده است. آنگلوساکسونها برای زمان خریدن در این مدت جز مانور دادن روی خطر ایران حتی متحدان آسیایی و اروپایی خود مثل کرهجنوبی، ژاپن و ایتالیا را قربانی کردهاند و پوشش خبری گستردهای درباره احتمال لغو المپیک 2020 ژاپن، اعلام بروز فاجعه ملی در کرهجنوبی و تهدید توریسم ایتالیا بهخاطر شیوع کرونا در این کشورها انجام میشود اما مثل همیشه در این زمینه هم اخبار رسانههای شرکتی تحت کنترل غرب فاقد فکتهای حیاتی است. مثلا هیچ اشارهای به این واقعیت نشده که آمریکا در کنار ویتنام و کرهجنوبی یکی از 3 کشوری است که از 3 ماه پیش، یعنی از اول دسامبر 2019 - زمان آغاز شیوع پنهان ویروس «کووید-19» از بازار ماهی شهر ووهان چین به سایر نقاط این کشور ـ بیشترین تبادل جمعیتی را با سرزمین اژدهای زرد داشته که حالا در حال تبدیل به اژدهای سرخ کروناست. با آنکه 3 خط هوایی بزرگ آمریکایی در یک ماه اخیر پروازهای خود را به چین متوقف کردهاند اما روز شنبه هفته پیش انتشار یک خبر در توئیت رسانههای اصلی و باز انتشار آن در تارنمای یواسای تودی، رسوایی بزرگی به بار آورد. بر اساس این خبر هنوز دست کم 20 پرواز روزانه وجود دارد که مسافران را از خاک ایالات متحده به چین برسانند. دولت ترامپ هنوز هم این خبر را تکذیب نکرده چون اظهر من الشمس است که دهها میلیون آمریکایی و چینی درگیر منافع ارتباط اقتصادی عظیم بین 2 کشور به استعداد حداقل یک تریلیارد دلار در سال هستند. متاسفانه در راستای همان سیاست سانسور، تارنمای دولتی اطلاعات سفر ایالات متحده Travel.gov، اطلاعات قبلی در این باره را از دسترس خارج کرده است اما از آنجایی که این پروازها از چین خالی به آمریکا بازنمیگردند، با محاسبهای حداقلی و فقط بر اساس پروازهای موجود، به رقم 8 هزار نفر تبادل جمعیتی روزانه بین آمریکا و چین میرسیم. اگر این نرخ را پیش از ماه فوریه یعنی طی 2 ماه نخست شیوع اولیه کرونا در چین که خطوط هوایی اصلی آمریکایی، چینی و بینالمللی با ظرفیت حداکثری مسافران را بین پرجمعیتترین شهرهای 2 کشور جابهجا میکردند، تنها 2 برابر حال حاضر در نظر بگیریم به رقم یک میلیون تبادل جمعیتی بین چین و آمریکا - تنها بهوسیله پروازهای تجاری - در 2 ماه نخست واگیر کرونا از ووهان میرسیم.
همان طور که آمد، در سومین ماه شیوع کرونا نیز تبادل جمعیتی مزبور کاملا قطع نشده و به نصف ماههای قبل تخفیف یافته است. به عبارت دیگر حدود یک میلیون و 400 هزار ناقل بالقوه ویروس «کووید-19» از زمان معرفی نخستین فرد مبتلا در ووهان تا امروز وارد آمریکا شدهاند یا در آستانه ورود به آن هستند.
وقتی این آمار عجیب را در کنار سانسور مطلق اخبار مربوط به مبتلایان میلیونی آنفلوآنزای نوع بی و تلفات 61 هزار نفری آن در آمریکا در سال 2019 بگذاریم متوجه میشویم پدیده کرونا پیش از آنکه یک بیماری اپیدمیک باشد، جنگی روانی بوده است از سوی واشنگتن؛ یکی از بزرگترین عملیاتهای روانی تاریخ که توسط یک دستگاه عظیم کنترل و سانسور مخفی نگاه داشته میشود. این دستگاه همان دولت اضطراری دائمی آمریکاست که زیر نظر مستقیم پنتاگون و سازمانهای اطلاعاتی شانزدهگانه از زمان حملات 11 سپتامبر، به عنوان دولت فراقانونی یا در سایه عمل میکند.
بر این اساس دولت آمریکا میتوانسته بسیاری از مبتلایان به کرونا را با توجه به علائم مشابه ذیل مبتلایان به آنفلوآنزاهای مختلف تقسیمبندی کند. بر اساس دادههای خبرگزاری رویترز، پدیده کرونا ۵ تریلیون دلار از ارزش بازار سهام دنیا کاسته که در این میان ضرر اصلی متوجه وال استریت نیویورک شده است و با کاهش بیش از 4 درصدی شاخص سهام در آمریکا، این کشور را با بزرگترین بحران مالی از سپتامبر سیاه 2008 تاکنون مواجه کرده است. رکود اقتصادی آمریکا آن هم در سالی که ترامپ میخواست با وعده شکوفایی اقتصادی، دوباره در انتخابات پیروز شود به معنای این است که باید در ینگه دنیا به دنبال بزرگترین قربانیان کرونا باشیم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از اشتباهات محاسباتی آمریکا در متهم کردن ایران به شیوع ویروس کرونا
زمستان میرود و روسیاهی...
ثمانه اکوان: سردرگمی عجیب دولت در ماجرای برخورد با شیوع ویروس کرونا در ایران در روزهای ابتدایی ورود آن به کشورمان، نداشتن استراتژی رسانهای خاص برای آرام کردن فضای سیاسی و اجتماعی کشور و اقناع افکار عمومی درباره اقدامات انجامشده و در نهایت تلاش بینتیجه برای عادی نشان دادن شرایط در وضعیت بحرانی بیسابقه، کشور را در وضعیت عجیبی گرفتار کرده است. از یک طرف میتوان به وضوح موج فداکاریها، روحیه ایثار و از خودگذشتگی کادر درمانی بیمارستانهای مختلف کشور و تلاش مردم برای همکاری با یکدیگر را برای عبور از این بحران به تماشا نشست و شاهد صحنههای بینظیری از یک ملت همیشه آماده برای انواع بحرانها و ایثار و فداکاری بود و از سوی دیگر برخی اهمالها در برخورد صحیح با مردم و گفتوگو با آنها از سوی دولت، زمینه را برای سوءاستفاده رسانههای بیگانه و دشمنان همیشه در صحنه فراهم کرده است. از زمانی که اخبار و شایعات مربوط به ویروس کرونا همپای این ویروس و در بسیاری از موارد با سرعتی به مراتب بیشتر از شیوع این ویروس شروع به انتشار و گسترش پیدا کرد، رسانههای خبری وابسته به کشورهای عرب منطقه و همچنین آمریکا نهایت تلاش خود را کردند تا کاری را که آمریکا با تحریمهای خود نتوانسته بود انجام دهد، این بار با شایعات مربوط به ویروس کرونا انجام دهند؛ نمایش دادن ایران به عنوان هاب و مرکز اصلی شیوع بیماری «کوویدـ 19» در منطقه و تلاش برای اقناع کشورهای منطقه برای بستن مرزهای خود با ایران و قطع هرگونه ارتباط تجاری با ایران.
رسانههای عرب منطقه از جمله العربیه و رسانههای پارسیزبان وابسته به عربستان سعودی از جمله ایندیپندنت فارسی، شبکه ماهوارهای ایراناینترنشنال و برخی روزنامههای انگلیسیزبان که ارتباطاتی با عربستان دارند مانند گاردین اولین روزنامهها و شبکههای خبری بودند که ایران را عامل اصلی شیوع بیماری در منطقه غرب آسیا دانسته و سرایت ویروس کرونا به کشورهای عراق، افغانستان، پاکستان، عمان، بحرین، کویت، لبنان و حتی امارات و همینطور کانادا را که پیش از این نیز خود درگیر این موضوع بودند، ایران یا شهروندان ایرانی معرفی کردند. این مسأله در حالی بود که درباره کشورهای عرب منطقه به دلیل ساختار سیاسی بستهشان و نداشتن رسانههای مستقل اصولاً نمیتوان ارزیابی درستی از میزان آمار مبتلایان به این ویروس داشت و در عین حال هیچ سازمان مستقلی نیز نمیتواند تحقیقاتی درباره صحت و سقم ادعاهای آنها درباره میزان افراد درگیر این بیماری در این کشورها انجام دهد.
بعد از کشورهای عرب منطقه، نوبت به رسانههای آمریکایی رسید که همین سرخط را دنبال کنند و مایک پمپئو و دونالد ترامپ و برایان هوک نیز با تمام توان خط خبری ارائه شده را با اظهارات مداخلهجویانه خود پررنگتر از قبل کردند.
خط خبری دنبال شده توسط جبهه عربی – غربی به دنبال رسیدن به چند هدف عمده بود که به نظر میرسد مانند تمام اقدامات بعدی نمیتواند از طریق این ویروس به اهداف خود برسد.
1- آمریکا بشدت به دنبال این مسأله است که نشان دهد ایران در رسیدگی به مردمش در داخل کشور و ممانعت از شیوع ویروس اهمال و پنهانکاری میکند. این مسأله غیر از اینکه در گزارش روزنامه نیویورکتایمز و شبکه خبری CNBC آمد، در نهایت در صحبتهای برایان هوک نمودار شد که بیان کرد ایران بهتر است به جای ارسال سلاح به کشورهای منطقه، سیستم بهداشتی خود را تقویت کند! این در حالی است که تاکنون ایران در زمینه تهیه دارو و سیستم درمانی برای معالجه بیماران مبتلا به این بیماری عنوان نکرده است که دچار کمبودی است یا نیازی به کمکهای بینالمللی دارد. تهیه کیت آزمایشگاهی برای شناسایی بیماران توسط وزارت دفاع یا تلاش دانشمندان ایرانی برای ساخت واکسن این بیماری نشان میدهد ایران هیچ کمبودی در این زمینه ندارد. از طرفی اگرچه مانند بسیاری از کشورهای دنیا با شیوع این بیماری، سوءاستفادهکنندگان از این شرایط و محتکران دست به احتکار وسایل بهداشتی مانند ماسک یا دستکش زدهاند اما تولید انبوه این وسایل در کارخانههای وزارت دفاع و توزیع آنها در شهرهای مختلفی که محل اصلی این ویروس هستند نشان میدهد راه مقابله با سودجویان نیز وجود دارد و درباره آن راهکارهای مختلف در نظر گرفته شده است. این در حالی است که مسأله احتکار و گرانفروشی در تمام دنیا در شرایط بحرانی مسالهای طبیعی است. در ایتالیا، مردم با شنیدن خبر گسترش ویروس به خریدهای شدید از سوپرمارکتها روی آورده و دچار کمبود مواد غذایی شدهاند. در آمریکا آمارها نشان میدهد قیمت ماسک و مواد بهداشتی در سایت آمازون دچار نوسان شدیدی شده است و البته اگر قرار به امکانات بهداشتی باشد، این آمریکاست که باید توضیح دهد چرا اینقدر در کل دنیا خرج اقدامات تروریستی و جنگافروزی میکند، در حالی که مردمش برای دریافت انسولین باید به مرز کانادا بروند و آمپول انسولین را با قیمتی 80 برابر ارزانتر از داخل مرزهایشان خریداری کنند!
2- این تلاشی است برای اجرای فاز نهایی کمپین فشار حداکثری که ترامپ آغازگر آن بود، چرا که با انتشار اخبار مربوط به شیوع ویروس توسط اتباع ایرانی، میزان مبادلات تجاری ایران – به قول «مارک دبوویتز» رئیس بنیاد صهیونیستی دفاع از دموکراسیها، همانقدر از معاملات تجاری غیرنفتی که باقی مانده بود – با کشورهای همسایه کاهش چشمگیر پیدا کرده و به این ترتیب این کمپین میتوانست موفقیتهای بیشتری در تحت فشار قرار دادن ایران از نظر اقتصادی پیدا کند. با این حال عدم وابستگی ایران به اقتصاد جهانی و تحریمها در اینجا نیز میتواند تا حد زیادی به نفع کشورمان تمام شود.
3- مهمترین مسأله اما نوع نگاه کشورهای منطقه به ایران است. آمریکا سعی دارد با استفاده از مسأله ویروس کرونا، روی افکار عمومی و تصورشان از ایران تاثیر داشته باشد. در شرایطی که کشورهای منطقه در طول چند سال گذشته بخوبی دریافتهاند که امنیت بسیاری از کشورهای منطقه مرهون اقدامات و تلاشهای ایران بوده است، آمریکا تلاش دارد این تصویر را تغییر داده و چنین وانمود کند که حالا کشورهایی که با ایران در ارتباط هستند، امنیت خود را از دست میدهند. اگر تا همین چند ماه پیش این تصور حتی برای متحدان آمریکا در منطقه نیز به وجود آمده بود که اتحاد با ایالات متحده و ترامپ نمیتواند به معنای تضمین امنیتشان باشد و در عوض ایران برای متحدانش، امنیتی تضمین شده و قطعی و پایدار را به ارمغان میبرد، نشان دادن ایران به عنوان مرکز اصلی شیوع کرونا در منطقه، برای تغییر این تصویر و نشان دادن کشورمان به عنوان نقطه کانونی ناامنی در منطقه است. این کار در واقع تکمیل انگاره نابودگر بودن ایران در منطقه است که تاکنون با تلاشهای آمریکا برای نشان دادن اینکه ایران منطقه را بیثبات میکند، موفقیتی نداشته است. درباره ویروس کرونا نیز این انگاره نمیتواند با چنین موقعیتی تقویت شود، چرا که این موقعیت بشدت موقت بوده و بزودی با کنترل بیماری و ساخت واکسن آن از بین میرود.
4- مسالهای که آمریکاییها و متحدان منطقهای آنها به آن توجه نکردهاند این است که در صورتی که تمام این خبرسازیها درست باشد و بیماری از ایران به کشورهای منطقه سرایت کرده باشد، اتفاقاً این تصویر را تقویت میکند که موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ایران به عنوان نقطه مرکزی و کانونی منطقه غرب آسیا، موقعیتی نیست که قابل ایزوله شدن، انزوا یا دیوار کشیدن باشد.
هر کشوری میتواند به دلیل نزدیکی یا موقعیت جغرافیایی و استراتژیک خود مرکز اصلی صدور ویروس یا هرگونه عامل انتقالی دیگر در یک منطقه باشد. چین به نوبه خود به دلیل اینکه شهروندانش در تمام دنیا در رفتوآمد هستند، به مرکزی برای صدور ویروس تبدیل شد. این مسأله به دلیل تعامل تجاری بالای چین با کشورهای دنیا بوده است. بر اساس گزارشی که شبکه تلویزیونی الجزیره از منشأ ویروس در کشورهای مختلف منتشر کرده است، کشورهای متعددی هستند که به مرکز یا هاب اصلی در انتشار ویروس تبدیل میشوند و دلیل آن نیز موقعیت جغرافیایی و مزیتهای توریستی آنها برای مردم جهان است. از نمونههای این مسأله غیر از ایران که مرکز اصلی برای توریسم مذهبی و درمانی در منطقه است، ایتالیا در اروپاست. در این کشور تا روز پنجشنبه هشتم اسفند ماه 11 مورد مرگ و 322 مورد ابتلا به بیماری وجود داشته است اما موارد ابتلا به ویروس در کشورهای اروپایی نظیر سوییس، اسپانیا، نروژ، انگلستان و اتریش از این کشور منشأ گرفته بوده اند. در انگلستان 3 دانشجویی که از سفر به ایتالیا برای اسکی کردن بازمیگشتند، مبتلا به این ویروس شدند. در اسپانیا نیز پزشکی ایتالیایی که برای یک همایش به این کشور رفته بود در هتل متوجه بیماری خود میشود و هماکنون تمام میهمانان هتل در قرنطینه به سر میبرند. در سوییس پیرمردی 70 ساله که پیش از این سفری به ایتالیا داشته است، ویروس را به این کشور انتقال داده است و تمام کسانی که در طول این مدت با او ملاقات داشتهاند نیز هماکنون در قرنطینه به سر میبرند. در اتریش نیز 2 ایتالیایی که به این کشور سفر کرده بودند، عامل انتقال ویروس شناسایی شدند. حتی در الجزایر نیز یک ایتالیایی ویروس را منتقل کرده است.
همه اینها نشان میدهد انتقال ویروس قطعاً نتیجه موقعیت جغرافیایی و میزان ارتباطات توریستی و تجاری مردم دنیا با یک کشور است و ربطی به سیاستهای مبتنی بر قرنطینه یا جلوگیری از گسترش این ویروس ندارد. مسلماً هر کشوری که تعداد توریست بیشتری داشته و ارتباط تجاری بیشتری با کشور چین نیز داشته است، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری یا انتشار آن قرار دارد و متهم کردن کشورها با اهداف سیاسی تنها اقدامی از روی دشمنی و برای منحرف کردن افکار عمومی است.
ارسال به دوستان
وزارت بهداشت اعلام کرد ماندن در منزل بهترین راه پیشگیری از ابتلا به کروناست
خانه امن
حضور مسافران در نواحی ساحلی شمال و جنوب کشور حاکی از آن است که برخی مردم توصیهها مبنی بر پرهیز از ترددهای غیرضرور را جدی نگرفتهاند
گروه اجتماعی: «ماندن در خانه» مهمترین توصیه وزارت بهداشت برای مقابله با ویروس کروناست و مردم با پرهیز از حضور غیرضرور در فروشگاهها و اجتماعات و عدم مسافرت میتوانند تا حد بسیاری بر این بیماری غلبه کنند. به گزارش «وطنامروز»، کیانوش جهانپور، سخنگوی وزیر بهداشت در جریان ارائه آمار جدید مبتلایان به کرونا نیز اعلام کرد: امنترین جا برای مقابله با کرونا و پیشگیری از آن، منازل خودمان است. سفرهای غیرضروری بین شهری و درونشهری را تا جای امکان باید لغو کرد. تعطیلی احتمالی میتواند منجر به شیوع بیماری و انتقال ویروس به مناطق دیگر شود. جهانپور همچنین از صعودی بودن شیب ابتلا به کرونا در کشور طی روزهای آینده خبر داد. وی در پایان نشست ستاد اطلاعرسانی وزارت بهداشت گفت: آمار بیماران مبتلا به کرونا در کشور از روز پنجشنبه تا ظهر جمعه به ۳۸۸ مورد رسیده است. از این بیماران جدید 64 مورد مربوط به تهران، 25 مورد مربوط به گیلان، 16 مورد مربوط به قم، 10 مورد مربوط به اصفهان، 9 مورد مربوط به مازندران، 4 مورد مربوط به آذربایجان شرقی، 3 مورد مربوط به البرز، 3 مورد مربوط به خوزستان، 2 مورد مربوط به گلستان، 2 مورد مربوط به سمنان، 2 مورد مربوط به قزوین، 2 مورد مربوط به کردستان و یک مورد مربوط به اردبیل است. وی افزود: خوشبختانه 73 نفر از بیماران مبتلا به ویروس کرونا در طول روزهای گذشته از بیمارستانها ترخیص شدهاند و میانگین سن بستری موارد مشکوک و مبتلا به کووید-19، بیشتر از 50 سال و میانگین سنی فوتشدگان بر اثر این بیماری، بیشتر از 60 سال بوده است. سخنگوی وزارت بهداشت اضافه کرد: در طول 24 ساعت گذشته، 8 مورد از بیماران مبتلا به کووید-19 در کشور، جان خود را از دست دادند و مجموع فوتیها بر اثر این بیماری از ابتدا تا کنون به 34 نفر رسیده است. جهانپور ضمن اشاره به آخرین آمار ابتلا به کووید- ۱۹ در کشور گفت: شرط اول در کنترل این بیماری کاهش تردد و مراودات و لغو سفرهای غیرضرور شهری و بینشهری و لغو اجتماعات است. وی با اشاره به بهبودیافتگان موارد قطعی و همچنین موارد مشکوک کرونا در کشور گفت: خوشبختانه در قم، تهران، گیلان و برخی استانهای دیگر موارد بهبودی زیادی داشتیم. در قم علاوه بر ۳۰ نفری که اعلام کردیم، ۲۲ نفر دیگر به دلیل بهبودی (شامل مبتلای قطعی به کرونا و مشکوک به کرونا) ترخیص شدند. در گیلان نیز ۴۰۰ نفر در روزهای گذشته مرخصی شامل موارد مشکوک و مبتلا داشتیم. جهانپور به گسترش شبکه آزمایشگاهی تشخیص کرونا در کشور اشاره کرد و گفت: با توجه به بیماریابی فعال و گسترش شبکه آزمایشگاهی که به ۱۵ آزمایشگاه افزایش مییابد و بر اساس زیرساختها ظرف هفتههای آینده نیز به ۴۰ آزمایشگاه خواهد رسید، عملا زمان انتظار بیمار کاهش یافته است و لیست انتظار برای آزمایش نخواهیم داشت. وی در عین حال گفت: به نظر میرسد روند ابتلا به بیماری در اغلب استانها صعودی خواهد بود و در روزهای آینده این روند حفظ خواهد شد. بنابراین تاکید میکنیم رعایت نکات بهداشت فردی و عمومی موثرترین راه قطع زنجیره انتقال است.
وی با تاکید بر لزوم شستن دستها با آب و صابون مایع افزود: این روش ارزانترین و موثرترین روش پیشگیری از ابتلا به بیماری است. همچنان توصیه میکنیم از بوسیدن و دست دادن خودداری شود.
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت با تاکید چند باره بر پرهیز از ترددهای غیرضرور، ادامه داد: گزارشها از نواحل ساحلی شمال و جنوب کشور حاکی از آن است که مردم توصیهها در این زمینه را جدی نگرفتهاند. معضلات این موضوع در روزهای آینده هم برای خود مسافران و خانوادههایشان و هم هموطنان در استانهای مقصد، دردسرساز خواهد بود. این موضوع را به یاد داشته باشید که امنترین جا برای مقابله و پیشگیری از ابتلا به کرونا، خانهها و شهرهای خودمان است. قطعا مسافرتهای بینشهری به شیوع بیماری کمک خواهد کرد. وی در این راستا ادامه داد: آماری که در گیلان و مازندران رو به افزایش است، بخشی به دلیل این موضوع است که مردم محدود کردن سفرها را جدی نگرفتهاند. لازم است افراد در صورتی که کار ضروری ندارند، حتی در داخل شهرها ترددها را محدود کنند و موقتا به خاطر حفظ سلامت خود و اطرافیانشان ترددهای غیرضرور در سطح شهر و مسافرتهای بینشهری را متوقف کنند. وی با بیان اینکه در برخی استانها غربالگری مسافران در مبادی ورودی استان شروع شده است، افزود: بنابراین اگر مورد مشکوکی مشاهده شود، ممکن است فرد تا 14 روز تحت قرنطینه قرار گیرد، چرا که موضوع اولویتی است به نام سلامت عمومی هموطنان. بنابراین از هموطنان استدعا داریم در این مسیر حداکثر مشارکت را داشته باشند.
* پخش گسترده ژلهای ضدعفونی در ۷۰۰ داروخانه تهران
مدیر کل دارو سازمان غذا و دارو گفت: محلولهای ضدعفونیکننده بین ٧٠٠ داروخانه در تهران توزیع شد. به گزارش فارس، غلامحسین مهرعلیان گفت: محلولهای ضدعفونیکننده بین ٧٠٠ داروخانه در تهران توزیع شد. وی افزود: چند شرکت بزرگ در مدار تولید این محصولات ورود کردهاند و اوایل هفته آینده حجم توزیعی در داروخانه به طور قابل ملاحظهای افزایش مییابد. مهرعلیان گفت: ترکیب دارویی کنترل علائم بیماری کرونا برای مراکز درمانی به اندازه کافی به معاونت بهداشت تحویل داده شده است.
* تست کرونای ذوالنور و معصومه ابتکار مثبت اعلام شد
تست مجتبی ذوالنور، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس و نماینده قم و معصومه ابتکار، معاون امور زنان ریاست جمهوری مثبت اعلام شد. ایرج حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت چند روز پیش به کرونا مبتلا شده بود و حالا اعلام شده معاون امور زنان روحانی هم کرونایی شده است. روابط عمومی معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده اطلاعیه داد معصومه ابتکار هماکنون برای سپری کردن دوران بیماری خود در منزل بستری است. همچنین ذوالنور نماینده قم در پیامی در شبکههای اجتماعی اعلام کرد کرونا دارد و در منزل قرنطینه شده است.
* راهاندازی ۳۴ آزمایشگاه تشخیص بیماری
معاون وزیر بهداشت ضمن اعلام نهایی کردن پروتکل درمان ویروس کرونا، در عین حال از راهاندازی ۳۴ آزمایشگاه و همچنین کلینیکهای ویژه این بیماری خبر داد. علیرضا رئیسی با اشاره به برگزاری جلسه کمیته علمی مبارزه با کرونا با حضور معاونان وزیر بهداشت و اعضای برجسته هیأت علمی و صاحبنظران این عرصه گفت: در رابطه با نهایی کردن پروتکل درمان بیماری کووید- ۱۹ به نتیجه خوبی رسیدیم و درمان دو، سه و چهار دارویی را در این زمینه مصوب کردیم و مشخص شد هر کدام از بیماران، کدام درمان را باید دریافت کنند. وی همچنین با اشاره به تعیین تکلیف بستریهای این بیماری گفت: بیش از ۴۰ درصد مراجعان بیمارستانها واقعا مشکل خاصی ندارند و ترس و هراس از بیماری باعث افزایش حجم مراجعه به بیمارستانها شده است.
* تصمیمات جدید ستاد ملی مقابله با کرونا
در حالی که حسن روحانی رئیسجمهور هفته پیش اعلام کرده بود از شنبه همهچیز به روال عادی برمیگردد، وزیر بهداشت دیروز اعلام کرد هفته سختی در پیش است. وزیر بهداشت پس از جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت: بر اساس بررسیهای انجام شده نیاز به تعطیلی مدارس کل کشور حس شد و به همین دلیل مدارس از فردا (شنبه) به مدت 3 روز در کل کشور تعطیل خواهد بود. هر چند در سراسر کشور اقدامات مهمی انجام دادهایم اما هفته سختی را در پیش خواهیم داشت، چرا که پیک اصلی این بیماری در این هفته است. وی گفت: براساس بررسیهای انجامشده نیاز به تعطیلی مدارس کل کشور حس شد و به همین دلیل مدارس از فردا (شنبه) به مدت 3 روز در کل کشور تعطیل خواهد بود.
وزیر بهداشت با بیان اینکه به چیزی به عنوان قرنطینه شهرها اعتقاد نداریم و این روش را علمی نمیدانیم اما به دنبال کنترل ایاب و ذهاب افراد هستیم و اگر مورد مشکوکی به ابتلا در ورودی و خروجی شهرها دیده شود، حتما این فرد برای مدت 14 روز به قرنطینه خواهد رفت. وزیر بهداشت ادامه داد: قرار شد ساعات کار ادارات با تفویض اختیار به ستاد استانی مبارزه با کرونا و با نظر استاندار و اعلام دانشگاه علوم پزشکی به گونهای تنظیم شود که ستاد استانی بتواند در تأخیر دو ساعته یا کوتاه کردن دو ساعته خدمت رسانی در استانها به شرطی که خدمات مردم معطل نماند، تصمیم گیری شود و کارمندانی که بیماری زمینهای دارند به سمت دورکاری رفته و حضور فیزیکی نداشته باشند. از مردم تمنا میکنم در کاهش آلودگی بیشتر با ما همراهی و کمک کنند و در ترددها سختگیری کنیم و تشدید کنترلها را پیگیری میکنیم.
***
چگونه از بیمار مبتلا به کرونا مراقبت کنیم
ویروس کرونا یک ماه است در سراسر جهان شیوع یافته و بیش از 37 کشور را درگیر کرده است. از آنجا که هنوز درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، بهترین راه پیشگیری از ابتلا به این بیماری، رعایت نکات بهداشتی است. در ادامه نکات بهداشتی را برای پیشگیری از ابتلا به این بیماری برای افرادی که یکی از اعضای خانوادهشان مبتلا شده، میخوانید.
ارسال به دوستان
راوی نهضت تبلیغات اسلامی
حامد مهربانی
پیش از خاطره: برای من که علاقهمند به تاریخ معاصر - به طور خاص نهضت انقلاب اسلامی- هستم، مطالعه زندگی و بررسی آثار و آرای رهبران نهضت و شخصیتهای تاثیرگذار آن، از جذابیت زیادی برخوردار است. در این میان، بعضی مفاهیم هم هست که به طور مجزا برای من جذابیت دارد و به آنها جدای از اینکه چه کسی و از چه نحله و تفکری درباره آن سخن گفته است، به اعتبار موضوعی که دارد توجه میکنم و آن را جزو موضوعات مورد مطالعه و پیگیری خودم قرار میدهم. موضوعاتی مثل وحدت، تمدنسازی، عدالت، مبارزه با استکبار، استقلال، آزاداندیشی، عقلانیت دینی، آرمانگرایی و ... که خب! با توجه به علاقهمندی اولم (همان مطالعه زندگی و بررسی آرای رهبران و شخصیتهای تاثیرگذار اسلامی) خودبهخود شخصیتهایی مثل امام خمینی، امام موسی صدر، علامه طباطبایی، سیدجمالالدین اسدآبادی، سید قطب، دکتر شریعتی، شهید مطهری و... برایم خیلی اهمیت پیدا میکند و شخصیتهای آنها برایم خیلی ارزشمند میشود، چون این مفاهیم، جزو اصلیترین محورهای مبارزاتی و سیره نظری و عملی آنها بوده است. به همین جهت، هرجا کتاب و مقاله و محتوایی مرتبط به این اشخاص دیدهام برایم رغبتبرانگیز بوده که آن را مطالعه کنم یا حتی مورد بررسی بیشتر قرار بدهم.
در این میان، نام یک اندیشمند و پژوهشگر، بیش از هر نویسنده و مترجم و محقق دیگری، برایم آشنا و مورد اعتبار است. استاد سیدهادی خسروشاهی، که خود نیز شاگرد علامه طباطبایی و امام خمینی بوده و بهخاطر همبحثی و همسفری و مؤانست بسیارش با افرادی چون امام موسی صدر، شهید چمران، دکتر شریعتی و شهید مطهری، نوع نگاه و سیره زندگیاش بسیار شبیه به آنان شده و مثل آنان فکر میکند و رفتار میکند. برای من، که به دلیل سن کم، هیچکدام از آن شخصیتها را از نزدیک ندیدهام و درک نکردهام، او تمام ویژگیهای جذابشان را یکجا داشت و میتوانست از همان حکمتها و معارفشان، به نسل تازهوارد ما بچشاند که زیاد از نسلهای قبلیمان فاصله نگیریم و همان حلاوت و شیرینیای که آنها درک کردهاند را درک کنیم.
خاطره: اوایل دوران فعالیتم در کانون اندیشه جوان، قرار شد پس از وقفه کوتاهی که در برگزاری سلسله همایشهای «آنان که میاندیشند» به وجود آمده بود، مجددا همایش جدیدی با پرداختن به یکی دیگر از شخصیتهای نظریهپرداز و تاثیرگذار برگزار کنیم. پس از بررسی نامهای گوناگون، به سید قطب رسیدیم که یکی از مهمترین رهبران انقلابی در جهان اسلام است.
منتها هنوز همایش برگزار نشده بود که مخالفتها و انتقادات بسیاری به وجود آمد که این شخص، الگوی جریانات تکفیری است و باتوجه به همزمانی فعالیتهای داعش و سایر جریانات تکفیری در منطقه، برجسته کردن چنین شخصی اصلا به مصلحت نیست. زمان گذشت و با حمایت اشخاص و مجموعههای مختلفی مثل نهاد رهبری دانشگاهها این همایش در اواخر بهمن سال ۹۳ در دانشگاه تهران برگزار شد. یکی از سخنرانانی که برای آن همایش دعوت کرده بودیم، استاد خسروشاهی بود که به دلیل کسالت بسیاری که در آن زمان داشتند، احتمال خیلی کمی میدادیم بتوانند حضور پیدا کنند. اما گویا این حساسیتها -که برای برگزاری این همایش به وجود آمده بود- به گوششان رسیده بود و همین، دلیلی شده بود که با آن کسالتی که داشتند، خودشان را حتما به همایش برسانند و حتما سخنرانی کنند. یادم هست ایشان که به جلسه رسید، در سخنرانیاش دقیقا به همه این حساسیتها و نقدها جوابهای محکم داد: «تعریض سید قطب به تشیع مطلقاً صحت ندارد. در کنفرانسی که در مصر برگزار شد و سید قطب دبیر آن بود از حجتالاسلام نوابصفوی دعوت کرده بود. سیدقطب به آیه ۵۵ سوره غافر اشاره میکند و میگوید حسینابن علی از یکسو با آن شکل بزرگ و سترگ شهید میشود و این سوال را مطرح میکند که آیا چنین شهادتی پیروزی است یا شکست؟ بعد پاسخ میدهد چنین شهادتی با معیار بزرگ الهی پیروزی است، زیرا چه مسلمان شیعی و چه غیر شیعی از حرکت حسین به جوش و خروش درمیآیند». پس از آقای خسروشاهی، آقای رحیمپورازغدی سخنران بعدی جلسه بود که در ابتدای صحبتهایش گفت: «امروز برچسبهای زیادی به افرادی مثل سید قطب زده میشود که در تلاش برای نظریهپردازی در جهان اسلام بودهاند. اگر به تعداد انگشت دست افرادی را بخواهیم نام ببریم که در بنیانگذاری اسلامگرایی انقلابی نقش داشتند، یکی از آنها سید قطب است». دیگر مسیر جلسه تغییر پیدا کرد و اثری از هیچکدام از منتقدان و مخالفان قبلی همایش نبود.
آن همایش، یکی از پرشورترین همایشهای «آنان که میاندیشند» کانون اندیشه جوان بود که در دانشگاه تهران برگزار شد. پس از آن شخصیتهای دیگری چون هانری کربن، دکتر شریعتی و امام موسی صدر نیز در این همایشها موضوع بحث و نظر قرار گرفتند که البته در دوران فعالیت من در این مجموعه نبود و من فقط به عنوان یک شرکتکننده از محتوای این جلسات استفاده کردم. پس از خاطره: دیگر پس از آن همایش، توفیق دیدار ایشان را پیدا نکردم، با این حال همواره از آثار و نوشتهها و مقالاتشان در نشریات و کتابهایی که چاپ شده بود بهره میجستم و استفاده میکردم. روز پنجشنبه که خبر درگذشت ایشان را از رسانهها متوجه شدم، بسیار افسوس خوردم که چه چهره ارزشمند و عزیزی از میانمان رفت و قدرش را به درستی ندانستیم. دانشمند بزرگی که تمام عمر خود را خالصانه برای پژوهش درباره جریانهای فکری جهان معاصر اسلام و ترویج اندیشه شیعه در جهان اسلام وقف کرد و در این میان، همواره از مکارم اخلاق و آداب اجتماعی اسلام دور نبود. یادش همیشه بزرگ!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|